|
|
|
علّامه مجلسي ميفرمايد: مرد شريف و صالحي را ميشناسم به نام اميراسحاق استرآبادي. او چهل بار با پاي پياده به حج مشرّف شده است و در ميان مردم مشهور است كه طيّالارض دارد. او يك سال به اصفهان آمد؛ من حضوراً با او ملاقات كردم تا حقيقت موضوع را از او جويا شوم. او گفت: يك سال با كارواني به طرف مكّه به راه افتادم. حدود هفت يا نُه منزل بيشتر به مكه نمانده بود كه براي انجام كاري تعلّل كرده، از قافله عقب افتادم. وقتي به خود آمدم، ديدم كاروان حركت كرده و هيچ اثري از آن ديده نميشد. راه را گم كردم؛ حيران و سرگردان وامانده بودم. از طرفي تشنگي آن چنان بر من غالب شد كه از زندگي نااميد شده، آمادهي مرگ بودم. [ ناگهان به ياد منجي بشريّت امام زمان (عج) افتادم و ] فرياد زدم: يا صالح! يا ابا صالح! راه را به من نشاه بده! خدا تو را رحمت كند! در همين حال، از دور شبحي به نظرم رسيد؛ به او خيره شدم و با كمال ناباوري ديدم كه آن مسير طولاني را در يك چشم به هم زدن، پيمود و در كنارم ايستاد. جواني بود گندمگون و زيبا با لباسي پاكيزه كه به نظر ميآمد از اشراف باشد. بر شتري سوار بود و مشك آبي با خود داشت. سلام كردم. او نيز پاسخ مرا به نيكي ادا نمود. فرمود: تشنهاي؟ گفتم: آري، اگر امكان دارد كمي آب از آن مشك مرحمت بفرماييد! او مشك آب را به من داد و من آب نوشيدم. آنگاه فرمود: ميخواهي به قافله برسي؟ گفتم: آري. او نيز مرا بر ترك شتر خويش سوار نمود و به طرف مكّه به راه افتاد. من عادت داشتم كه هر روز دعاي « حرز يماني » را قراعت كنم. مشغول قراعت دعا شدم. در حين دعا گاهي به طرف من برميگشت و ميفرمود: اين طور بخوان! چيزي نگذشت كه به من فرمود: اينجا را ميشناسي؟ نگاه كردم، ديدم در حومهي شهر مكّه هستم. گفتم: آري ميشناسم. فرمود: پس پياده شو! من پياده شدم، برگشتم او را ببينم، ناگاه از نظرم ناپديد شد. متوجّه شدم كه او قائم آلمحمد (عج) است. از گذشتهي خود پشيمان شدم و از اين كه او را نشناختم و از او جدا شده بودم، بسيار متأسف و ناراحت بودم. پس از هفت روز كاروان ما به مكّه رسيد، وقتي مرا ديدند، تعجّب نمودند؛ زيرا يقين كرده بودند كه من جان سالم به در نخواهم برد. به همين خاطر بين مردم مشهور شد كه من طيّالارض دارم.
:: موضوعات مرتبط:
فرهنگی ,
اجتماعی ,
مذهبی ,
,
:: برچسبها:
یا اباصالح, داستان های امام زمان, علامه مجلسی, ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : وثوقی
تاریخ : چهار شنبه 7 بهمن 1394
|
|
نویسنده : وثوقی
تاریخ : دو شنبه 28 دی 1394
|
|
"زینب" دختر شهید آیت الله نمر النمر، رهبر شیعیان عربستان پس از شهادت وی در نامه ای خطاب به پدرش نوشت: "ای پدر تو هرگز نهراسیدی".
پایگاه خبری شبکه العالم: "زینب" دختر شهید آیت الله نمر النمر، رهبر شیعیان عربستان پس از شهادت وی در نامه ای خطاب به پدرش نوشت: "ای پدر تو هرگز نهراسیدی".
دختر شهید آیت الله نمر در نامه خود با بهره گیری از چند آیه قرآن کریم خطاب به پدرش می نویسد : "پدرم! تار و پود عمامه ات مایه عزت و کرامت بود...ای افتخار شهیدان! گام های تو برای آزادی در راه خدا بود و در این مسیر از سرزنش هیچ سرزنش کننده ای نهراسیدی، و ظلم ظالمان فقط بر عشق تو به خداوند افزود، توحید تو صادقانه و خالصانه بود، و خداوند متعال تو را در جایگاه علمای عظیم الشان قرار داد و شهادت را همچون ائمه و انبیا به تو عنایت کرد."
"پس او را سپاس می گویم و بازگشت همه به سوی اوست، بر ما واجب است که پس از تو، از تار و پود رویکرد تو برای خود عبایی از ارزش های آسمانی بدوزیم و آن را به تن کنیم تا مسیر پاکی و طهارت را در پیش گیریم، بر ما واجب است که همانند تو همواره خدا را به یاد آوریم زیرا با همراهی خداوند دیگر ترس و هراسی از گفتن سخن حق باقی نمی ماند، خدایا، برای همیشه زبان به شکر تو می گشاییم و بخاطر نعمت های فراوان تو را سپاس می گوییم، دعای ما نماز شکری خواهد بود که در هر زمان و هر مکان ادا خواهیم کرد." "خداوندا این قربانی را از ما بپذیر، خدایا اگر این امر سبب رضایت تو از ما می شود، پس تا می توانی از ما بگیر تا اینکه از ما راضی و خشنود گردی".
وزارت کشور عربستان روز شنبه 2 ژانویه 2016 از اعدام "آیت الله نمر باقر النمر" خبر داد؛ محاکمه این عالم برجسته شیعه بدون حضور رسانه ها و بدون اجازه به وی جهت دفاع از خود، انجام شد؛ محاکمه آیت الله نمر در مارس 2013 آغاز شد و دادستانی کل عربستان در آن زمان با متهم کردن وی به فتنه انگیزی، اعدام ایشان را خواستار شد. در پی اعدام این عالم برجسته شیعی اعتراض های گسترده ای عربستان و برخی کشورهای جهان را فراگرفت.
:: موضوعات مرتبط:
مذهبی ,
,
:: برچسبها:
شیخ نمر ، عربستان ، شهادت ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : وثوقی
تاریخ : یک شنبه 27 دی 1394
|
|
پایگاه اطلاع رسانی دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آیت الله العظمی خامنهای پس از اعلام خبر اعدام روحانی شیعه عربستان توسط حکومت آل سعود، تصویری تامل برانگیز منتشر کرد.
خبرگزاری تسنیم: پایگاه اطلاع رسانی دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آیت الله العظمی خامنهای پس از اعلام خبر اعدام آیت الله شیخ نمر باقر النمر روحانی شیعه عربستان توسط حکومت آل سعود، تصویری تامل برانگیز منتشر کرد که در زیر میآید.
در بالای تصویر نوشته شده است "هیچ تفاوتی دارند؟" داعش سیاه محکوم به اعدام به دلیل مخالفت با داعش داعش سفید محکوم به اعدام به دلیل مخالفت با حامیان داعش
:: موضوعات مرتبط:
مذهبی ,
,
:: برچسبها:
شیخ نمر ، اعدام ، داعش ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : وثوقی
تاریخ : یک شنبه 13 دی 1394
|
|
زمانه عجیبی است همه احساس تکلیف می کنند
برخی برای دفاع از حریم اهل بیت در سوریه و عراق
برخی برای دفاع از ولایت فقیه پای در سنگر انتخابات می گذارند
و
برخی هم برای دفاع از حریم فتنه گران و دغل بازان
و برخی نیز برای تعامل با شیطان بزرگ
الله ولي الدين آمنوا يخرجهم من الظلمات إلى النور والذين كفروا اوليائهم الطاغوت ... دوستان خوبم این حجم گسترده افراد زاویه دار با ارمان های امام ورهبری در ثبت نام نمایندگی مجلس و خبرگان رهبری جز تحقق خط نفوذ در ارکان نظام اسلامی نیست از این رو سربلند شدن در این عرصه پر فریب چشم دل می خواهد یا حداقل چشم دوختن به شاخص های اعلامی امام و رهبری یاری گر خواهد بود
:: موضوعات مرتبط:
فرهنگی ,
اجتماعی ,
مذهبی ,
,
:: برچسبها:
انتخابات ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : وثوقی
تاریخ : یک شنبه 13 دی 1394
|
|
|
خبر مذهبی: حمله کردن گرگها به زوّار امام حسین |
|
|
داستان حمله کردن گرگها به زوّار امام حسین علیه السلام
تعدادی از اعرابی که از عراق به ایران آمده بودند و قصد زیارت امام رضا علیه السلام را داشتند را آمدند پیش من.به آنها گفتم آیا خاطره ای از زیارت های پیاده ی امام حسین دارید برای من بگوئید؟
یکی از آنها گفت :
ادامه مطلب را بخوانید
به گزارش سایت فرهنگی مذهبی بچه شیعه و به نقل از پایگاه اطلاع رسانی حجت الاسلام حسین مداحی :
تعدادی از اعرابی که از عراق به ایران آمده بودند و قصد زیارت امام رضا علیه السلام را داشتند را آمدند پیش من.به آنها گفتم آیا خاطره ای از زیارت های پیاده ی امام حسین دارید برای من بگوئید ؟
یکی از آنها گفت : در ایام زیارتی امام حسین علیه السلام در ماه شعبان (در سالهایی که صدام هنوز به درک واصل نشده بود) قصد زیارت امام حسین را کردیم .
شبها راه می رفتیم و روزها استراحت می کردیم چون اگر بعثی ها متوجه می شدند ما را تکه تکه می کردند چرا که صدام پیاده روی در زیارت امام حسین علیه السلام را ممنوع کرده بود .
بهمین خاطر ما هم شبها حرکت می کردیم و روزها استراحت می کردیم .
هیچ توشه ای هم همراه نداشتیم مبادا این توشه دست و پا گیر باشد
و اگر مامورین ما را پیدا کردند بتوانیم به راحتی فرار کنیم .
یک شب در مسیر پیاده روی دیدیم چراغ هایی از دور پیداست .
از ترس مامورین صدام روی زمین دراز کشیدیم مبادا که مارا دیده باشند .
کمی صبر کردیم …
دیدیم ای داد بیداد چراغ ها در حال نزدیکی به ما هستند . با خود گفتیم شاید مارا دیده باشند و شاید هم ندیده باشند . همینطور درازکش روی زمین بودیم تا از ما دور شوند اما هرچه صبر کردیم دیدیم صدای قدمهای آنها نزدیک و نزدیک تر می شود.
از ترس نفسهایمان در سینه حبس شده بود .
دیگر نزدیک شده بودند و پنهان شدن فایده ای نداشت .
سرمان را آوردیم بالا …
یاللعجب !
منظره ای وحشتناک ما را وحشت زده کرد .
آن چراغ ها چشمان گلی ای گرک بودند که در تاریکی با نور مهتاب می درخشیدند و ما فکر می کردیم آنها مامورین صدام هستند .
وحشت زده از مواجهه با گرگها مانده بودیم چه کنیم .
فرار کنیم ؟
بایستیم ؟
چه کنیم ؟
مانده بودیم .
یکی از همراهان ما که بسیار هم ترسیده بود و دست و پایش می لرزید بند شد و ایستاد و از ترس شروع کرد فریاد زدن و جمله را خطاب به گرگها گفت .
همانطور که فریا میزد گفت :
ما زوّار امام حسین هستیم ، ایا می خواهید به زائر حسین حمله کنید ؟!
همین جملات را می گفت و از ترس فریاد می زد .
این دوست عرب ما می گفت :
خدا را شاهد می گیرم وقتی این جمله ار دوستمان خطاب به گرگها گفت شنیدم که ولوله ای در میان گله ی پرجمعیت گرگها افتاد سپس راهشان را کج کردند و رفتند و به ما هم متعرض نشدند .
و ما ماندیم و این کرامت زائر امام حسین !!
|
|
:: موضوعات مرتبط:
مذهبی ,
,
:: برچسبها:
زائر امام حسین-گرگ-حمله به زوار امام حسین-حمله گرگها-پیاده روی ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : وثوقی
تاریخ : یک شنبه 13 دی 1394
|
|
در تهران قدیم ماه حج و مراسم حج که میرسید زنان به غیر از آماده شدن برای این ماه و گرفتن روزه و تکالیف شرعی برای خود تفریحاتی داشتند.
ایران آنلاین - زهره شریفی: در تهران قدیم ماه حج و مراسم حج که میرسید زنان به غیر از آماده شدن برای این ماه و گرفتن روزه و تکالیف شرعی برای خود تفریحاتی داشتند.
مونس الدوله در بخشهایی از خاطرات خود که به روایت سرگرمیها و تفریحات زنان میپردازد، اشاره اندکی به باورهای زنان در ایام ماه ذی الحجه می کند که همان هم جالب و خواندنی است.
:: موضوعات مرتبط:
فرهنگی ,
اجتماعی ,
مذهبی ,
,
:: برچسبها:
حج ، مونس الدوله ، ندیمه قجری ، شتر قربانی کردن ، همسر ناصر الدین شاه ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
:: ادامه مطلب
نویسنده : وثوقی
تاریخ : چهار شنبه 25 آذر 1394
|
|
برابر خبرگزاری فارس:
تلاش نیروهای ارتش نیجریه برای آتش زدن خانه شیخ زکزاکی و شهادت همه ی ساکنین بیت ایشان
یکی از حاضران در شهر زاریا نیجریه به خبرنگار فارس گفت نیروهای ارتش در حال به آتش کشیدن بخشی از خانهای هستند که شیخ زکزاکی و خانوادهاش در آن حضور دارند.
گفته میشود نیروهای ارتش با تجمع در محل حادثه در حال خواندن آواز علیه شیعیان هستند.
:: موضوعات مرتبط:
فرهنگی ,
سیاسی ,
مذهبی ,
,
:: برچسبها:
شهادت -شیخ زاکی-خمینی نیجریه ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : وثوقی
تاریخ : چهار شنبه 25 آذر 1394
|
|
جمع آوری موکب ها و بازگشت زائران کربلای معلی پس از اربعین حسینی (ع).
خبرگزاری ایسنا: جمع آوری موکب ها و بازگشت زائران کربلای معلی پس از اربعین حسینی (ع).
:: موضوعات مرتبط:
فرهنگی ,
اجتماعی ,
تصاویر ,
مذهبی ,
,
:: برچسبها:
کربلا ، اربعین ، عکس ، موکب ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : وثوقی
تاریخ : دو شنبه 16 آذر 1394
|
|
خطیب موقت نماز جمعه تهران گفت: دولت عراق مراسم اربعین حسینی را با حضور 26 میلیون زائر از 50 کشور دنیا با امنیت فراوان برگزار و اداره میکند با اینکه حتی دشمن این مراسم عظیم را تهدید کرده است، این مراسم را با مراسم منا مقایسه کنید، ببینید دولت سعودی که دولت قرون وسطایی و شاهنشاهی و البته عقبافتادهترین دولت در زمان ماست با 2 میلیون زائر چه بساطی در منا به راه انداخت.
خبرگزاری فارس: آیتالله محمد امامیکاشانی امام جمعه موقت نماز جمعه امروز تهران در خطبههای نماز جمعه پایتخت با اشاره به نامه دوم مقام معظم رهبری به جوانان اروپایی، اظهار داشت: این نامه شامل دو محور میشود که محور اول ایدئولوژی دینی و محور دوم نیز ایدئولوژی سیاسی است.
وی افزود: ادیان الهی برای هدایت اقوام فرستاده شدند، اما دین اسلام یک تازگی داشت و برای قوم و ملت خود نیامده بود، بلکه برای روشنگری انسانها آمد، دین اسلام را دین انسانیت است، جامعه اسلامی و ملت اسلام پیرو دینی هستند که همه انسانها را به سوی خود دعوت میکنند.
امام جمعه موقت تهران در ادامه تأکید کرد: غرب دچار تناقض شده است، آنان از یک طرف از تروریسم دولتی (رژیم صهیونیستی) حمایت میکنند از طرف دیگر به تروریستها داعش کمک میکنند و از سوی دیگر هم میگویند ما با ترویستها مخالفیم، شرایط امروز دنیا برای اسلام نفع و برای سردمداران غربی خسارت به دنبال دارد.
وی افزود: یکی از منافع اسلام از شرایط امروز جهان این است که موجب بیداری جهانی میشود، مردم از این تضاد آگاه میشوند و میفهمند چه خبر است، جامعه بشری 7.5 میلیارد جمعیت دارد، حامیان تروریستها در دنیا از 100 میلیون نفر در جهان تجاوز نمیکند، بنابراین ملتها با حامیان تروریستها مخالفند و از صف آنان جدا خواهند شد، ملتها وقتی میفهمند دولتهایشان از تروریستها حمایت میکنند، خودشان از دولتمردانشان جدا میشوند.
امامیکاشانی یادآور شد: خود مردم عربستان هم از حکام عقبافتاده سعودی جدا میشوند و این یک واقعیت است، جدا شدن از قدرتهای فاسد و به وجود آمدن بیداری در سطح جهان منافع اسلام در شرایط امروز دنیاست.
وی ادامه داد: دنیا باید بیدار شود، جوانان هوشیار شوند و رابطه درستی با دین اسلام برقرار کنند و با این دین تعامل داشته باشند، تعاملی صریح و گفتمانی درست.
امامی کاشانی یادآور شد: دین اسلام در آینده جهانی خواهد شد و آنچنان امنیت برقرار خواهد شد که در روایات آمده در حکومت امام مهدی (عج) اگر یک زن جوان شب تاریک از شرق دنیا به غرب دنیا سفر کند در امنیت کامل است.
آیتالله امامی کاشانی در خطبه دوم نماز جمعه تهران سالروز شهادت آیت الله مدرس و روز مجلس را گرامی داشت و به بیان تاریخچه مراسم اربعین پرداخت و گفت: تمام آنچه در تاریخ انبیا میبینیم مقابله حق و باطل است ولی در تاریخ حسین (ع) گرچه مقابله حق و باطل است ولی با این ویژگی که بنی امیه با قالب اسلام در برابر حسین ایستادند.
وی افزود: اگر بخواهیم آن زمان را با شرایط امروز جهان تشبیه کنیم باید بگویم امروز تکفیریها و قوم خبیث داعش مصداق بنیامیه زمان حسین (ع) هستند، امروز داعش میگوید مسلمان است و در این جناح با دین اسلام مقابله میکند و با همین پرچم اسلام و به نام اسلام جنایت میکند.
امام جمعه موقت تهران در بخش دیگری از سخنان متذکر شد: امام حسین ادعاهای دروغین بنی امیه را از بین برد و اسلام را سر جای خودش بازگرداند. داعش به حول و قوه خدا روز به روز ضعیف تر و بدبختتر خواهد شد. اگر فکری به نام دین مطرح شود بشریت را مریض میکند. بشریت میگوید مگر میشود این همه خشونت و جنایت توسط یک دین انجام شود.
وی خاطرنشان کرد: از آنجایی که دین اسلام دین انسانیت است تا ابد امام حسین (ع) دین اسلام و آن انسانیت را احیا کرد، از زمانی که مسئله زیارت اربعین مطرح شد مردم زیارت امام حسین (ع) در روز اربعین میرفتند اما بسیار عادی بود ولی چند سالی است که مراسم اربعین حسینی هر سال با عظمت بیشتر برگزار میشود.
آیت الله امامی کاشانی تاکید کرد: این گستردگی مراسم اربعین به این معناست که چیزی که جهان را اداره میکند باید بیداری و حرکت اسلامی نسبت به آن پیدا شود و لذا شاهدیم دولت عراق مراسم اربعین حسینی را با حضور 26 میلیون زائر از 50 کشور دنیا با 17 هزار موکب با امنیت فراوان برگزار و اداره میکند با اینکه حتی دشمن این مراسم عظیم را تهدید کرده است، این مراسم را با مراسم منا مقایسه کنید، ببینید دولت سعودی که دولت قرون وسطایی و شاهنشاهی و البته عقبافتادهترین دولت در زمان ماست با 2 میلیون زائر چه بساطی در منا به راه انداخت.
وی با بیان اینکه از دولت محترم عراق به خاطر امنیت فراوانی که در مراسم اربعین حسینی ایجاد کردند تقدیر و تشکر میکنم، گفت: مرجعیت عراق در هر زمان که لازم دیدند و مناسب بود تذکراتی میدهند که از آنان هم واقعا متشکریم، از صداو سیمای جمهوری اسلامی ایران هم به خاطر اطلاع رسانیهای به موقع تشکر میکنم.
خطیب موقت نماز جمعه تهران با بیان اینکه مراسم اربعین باید هر سال گستردهتر برگزار شود، عنوان کرد: چیزی که میتواند جلوی جنایات غرب و دشمنان را بگیرد شهادت است، سید و سالار شهدا حضرت اباعبدالله (ع) است، شهادت در برابر تمام باطلها میایستد.
:: موضوعات مرتبط:
سیاسی ,
مذهبی ,
,
:: برچسبها:
آیت الله امامی کاشانی ، امام جمعه موقت تهران ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : وثوقی
تاریخ : شنبه 14 آذر 1394
|
|
در بین تمام اقوام و ملل، رسم رایجی است که از اموات و رفتگان خود به نحوی تجلیل کرده و یاد و خاطره آنها را با برپایی مجالسی زنده بدارند. وقتی پای قهرمانان و بزرگان آن قوم در میان باشد طبیعتاً آن رسم با شکوه مضاعف برگزار میشود.
روزنامه ایران - سید مصطفی علوی شیرخورشیدی: در بین تمام اقوام و ملل، رسم رایجی است که از اموات و رفتگان خود به نحوی تجلیل کرده و یاد و خاطره آنها را با برپایی مجالسی زنده بدارند. وقتی پای قهرمانان و بزرگان آن قوم در میان باشد طبیعتاً آن رسم با شکوه مضاعف برگزار میشود.
از جمله مراسم بسیار مهمی که در بسیاری از کشورهای اسلامی منعقد میشود، مراسم اربعین است.اربعین واژهای است عربی به معنی چهل. عدد چهل در کنار چند عدد دیگر مثل 7،12و19نزد بعضی از اقوام و ادیان آسمانی و زمینی بویژه شیعیان، از قداست خاصی برخوردار بوده و هست.
در قرآن مجید هم چهار بار به اربعین اشاره شده است که سه بار آن به داستان قوم بنیاسرائیل و اقامت «چهل شبه» آنان در بیابانها (مائده،26) و یکبار هم به طور کلی اشاره شده است که سن رشد کامل انسان در چهل سالگی است(احقاف،15).
:: موضوعات مرتبط:
فرهنگی ,
اجتماعی ,
مذهبی ,
,
:: برچسبها:
اربعین ، کربلا ، چهلمین روز ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
:: ادامه مطلب
نویسنده : وثوقی
تاریخ : پنج شنبه 12 آذر 1394
|
|
حتما تا انتهای مطلب بخوانید
متاسفانه در طول چند سال اخیر هر طرح و پوستری بوده، هر نقاشی بوده، هر سکه و اسکناسی بوده همگی به اسم مسجدالاقصی ولی با تصویر قبة الصخره بر ما جلوه کرده. چرا؟
مسجد الاقصی یا قبه الصخره ؟
بسیاری از ما مسجد الاقصی را نمی شناسیم و این اصلا اتفاقی نیست.کاملا دقت کنید قسمت سمت راست تصویر بالا قبه الصخره است و قسمت سمت چپ تصویر مسجد الاقصی است. اما با این حال، در هر زمان که در کشوری مسلمان یا خاورمیانه از مسجد الاقصی نام برده می شود تصویری قبه الصخره است که نمایش داده می شود. فاصلهی این دو نقطه حدود 400 متر است. شما عمدا کنترل شده اید تا اینگونه فکر کنید. تا اگر زمانی مسجد الاقصی ویران شد متوجه نشوید.
وظیفه شماست که این تفاوت را بدانید. و ویرانی همین مسجد یکی از اصلیترین و پایانی ترین نشانه های ظهور حضرت مهدی علیه السلام است.
اگر بر این اعتقاد باشیم که مسجدالاقصی فعلی همان مسجد الاقصی است که در زمان صدر اسلام وجود داشته و قبله اول مسلمانان است باید اذعان کنیم که مسجدالاقصی فعلی (با گنبد سبز تیره)، هم اکنون درسرزمین های تحت اشغال رژیم صهیونیستی قرار دارد و صهیونیست ها از همان آغازین سال های تجاوزات خود در خاورمیانه ، برنامه های مفصلی را برای دست اندازی به این مسجد شریف و آسیب رساندن به شان و جایگاه حقیقی آن در پی گرفتند و حتی تا مرحله تلاش آشکار جهت به آتش کشیدن آن پیش رفتند. در همین راستا ، چندین دهه است که مطالب تحریف شده و انحرافی درباره مسجدالاقصی و تاریخ آن ، در رسانه های دیداری و شنیداری سنتی و مدرن سراسر دنیا و خصوصا جهان اسلام منتشر می شود. هدف از ترویج این مطالب ، کاستن حساسیت افکار عمومی نسبت به این مکان مقدس است تا برنامه های اصلی صهیونیست ها برای تخریب این مسجد و جایگزین کردن یک «معبد یهودی» به جای آن ، هزینه های کمتری داشته باشد. یکی از بزرگ ترین مطالب انحرافی درباره «مسجدالاقصی» ، جابجا کردن تصویر این مسجد با مسجدی دیگر به نام «قبة الصخره» است. مسجد «قبة الصخره» در فاصله بسیار کمی از «مسجد الاقصی» قرار داشته و به دلیل معماری منحصربفرد و جذاب و گنبد بسیار چشمگیر آن با رنگ طلایی، در نمای عمومی شهر قدس درخشش خاصی دارد. تا سالیان سال ، این مسجد به عنوان نماد شهر قدس و حتی نماد فلسطین در سراسر جهان ، خصوصا در کشورهای اسلامی معرفی می شد. حتی رژیم صهیونیستی ، در تبلیغات توریستی خود ، عمدتا برای معرفی «جروزالم» (بیت المقدس) از تصاویر مسجد «قبة الصخره» استفاده می نمود. این در حالی است که همزمان ، نهادهای رژیم صهیونیستی ، مشغول حفاری وسیع و دامنه داری در زیر ساختمان«مسجدالاقصی» و ساخت «معبدی یهودی» در آن بودند که به شدت زیرساخت این مسجد را با سستی و خطر نشست مواجه می ساخت. البته این عملیات ساخت و ساز کماکان نیز ادامه دارد. (در سال های اولیه پیروزی انقلاب اسلامی ،روی یکی از اولین اسکناس های چاپ شده توسط حکومت نوپای اسلامی ، تصویر مسجد «قبة الصخره» با زیر نویس «مسجدالاقصی» به چاپ رسید که سهم بسزایی در تثبیت چنین اشتباهی در افکار عمومی ایرانیان داشت.)
تصویر مسجد الصخره با زیرنویس اشتباه مسجد الاقصی بر روی 100 تومانی
ساختمان آب خوری در صحن قدس در بارگاه ملکوتی امام رضا علیه السلام
ساختمان نماز جمعهی قدیمی (در حال تعمیر) شهر قم (با نام مصلی قدس)
ساختمان به صورت هشت ضلعی بوده و گلدسته بعداً به آن اضافه شده است
البته قبة الصخره (که گفته میشود در آن صخرهای قرار دارد که محل به معراج رفتن پیامبر (ص) بوده است) نیز برای مسلمانان مهم است ولی مسجدالاقصی از قداست خاصی برخوردار است که هیچ نقطه از جهان آن قداست را دارا نیست .
خداوند متعال در قرآن کریم در آیهی اول سورهی اسراء میفرماید : سبحان الذی اسرا بعبده لیلا من المسجدالحرام الی المسجدالاقصی الذی بارکنا حوله .... توجه کردید ؟ خداوند در مورد مسجدالاحرام نفرمود بارکناحوله ولی در رابطه با مسجدالاقصی گفت . یعنی آنجا را (و پیرامونش را) متبرک قرار دادیم
قبله اول مسلمین کدام است؟
«حرم الشریف» محدودهای است در گوشه شرقی بیت المقدس که مسجد الاقصی و قبه الصخره در آن قرار دارند. گذشته از آن که خیلی راحت نمیتوان فهمید که مسجد القصی به تمام ناحیه حرم گفته میشود یا به قسمتی از آن، آنچه را که امروز مسجدالاقصی میخوانند در ناحیه جنوبی حرم قرار دارد. به بقیه حرم نیز صحن مسجدالاقصی گفته میشود و مورخان قدیم هم هنگامی که از مسجدالاقصی نام میبرند، مقصود اکثر آنها تمام حرم است. اینکه در آن زمان در محل حرم بنایی وجود داشت یا نه و کیفیت آن را نمیدانیم.
در ترجمه کتاب محمد جریر طبری آمده است: «آیه اسراء برای مکانی نازل شد که اینک بین دیوارهای حرم شریف در قدس محاط است. و خداوند آنجا را برای پرستش بندگان اختصاص داد. آن موقع در آن محل بنایی موسوم به مسجدالاقصی و مسجد صخره یا سایر بناهای موجود در صحن مسجدالاقصی وجود نداشت، فقط در آیه اسراء از مسجد نام برده شده زیرا که مکان پرستش و عبادت بوده است».
سنگ بنای اولیه آنچه در وسط حرم قرار دارد و امروزه «قبهالصخره» نامیده میشود و همین طور بنای پایینی آن، مسجدالاقصی، در دوره عبدالملک خلیفه اموی گذاشته شده است. ماجرا از این قرار بود که عبدالله بن زبیر که هوای خلافت به به سرش زده بود علیه خلیفه شورید و بر حجاز مسلط شد. چندی گذشت عبدالملک مردم شام را از حج بازداشت. او میترسید عبدالله در سفر حج از شامیان بیعت بگیرد، کاری که سالهای قبل انجام داده بود. وقتی صدای اهل شام بلند شد که چرا ما را از این سفر واجب بازمیداری، عبدالملک به فکر این افتاد که موقتا جایگزینی برای حج درست کند و یک حدیث از پیامبر(صلّی الله علیه و آله) را برایشان خواند که:
«لاتشد الرحال الا تلاثه مساجد، المسجدالاحرام، و هذا مسجدی و المسجد الاقصی»
سفرها کامل و استوار نمیگردد مگر به سه مسجد، مسجدالحرام، این مسجد من (مسجدالنبی) و مسجدالاقصی. (صحیح مسلم ج ۲ ص ۱۰۱۴ کتاب الحج باب لا تشد الرحال - سنن ابی داوود ج ۲ ص ۲۱۶ کتاب الحج-سنن نسانی به شرح سیوطی ج ۲ ص ۳۷))
بعد قبهای بالای صخره روی یک هشت ضلعی درست کردند و میگویند هزینه بنا خراج هفت سال مصر بوده است. بعد هم مسجدی در پایین حرم ساختند به اسم مسجدالاقصی. ساخت این دو بنا مربوط میشود حدودا به سال 70 هجری. این که بدانیم قبله اول کدام قسمت حرم بوده است شاید هم چندان مهم نباشد، عدهای مسجدجنوبی حرم و برخی صخره را قبله اول میدانند، همان سنگی که محل شروع سفر آسمانی حضرت رسول (صلّی الله علیه و آله) است. ناصرخسرو در سفرنامه خود نوشته است: «از برای سنگ صخره که آنجا بوده است مسجد را همه آنجا ساختهاند و این سنگ صخره همان است که خدا عزوجل موسی (علیه السّلام) را فرمود تا آن را قبله سازد، چون این حکم بیامد موسی (علیه السّلام) آنرا قبله کرد تا به روزگار سلیمان (علیه السّلام) که چون قبله صخره بود مسجد را در گرد صخره بساختند چنان که صخره درمیان مسجد بود و محراب خلق، تا عهد پیغمبر ما همان را قبله میدانستند...»
دروغ دیگری که طی چند سال اخیر از سوی تبلیغاتگران و حتی رهبران رژیم اشغالگر قدس دائما تکرار شده و سعی در جااندازی آن در اذهان شده است به این قرار می باشد: « آیه مربوط به معراج پیامبر اسلام که در آن از مسجدالاقصی نام برده شده ، در سال ۶۲۱ میلادی یعنی حدود ۹۰ سال پیش از ساخت مسجدی با همین نام در بیت المقدس یا اورشلیم نازل شدهاست و لذا جز تشابه اسمی، دلالتی بر آن ندارد و مسجدالاقصای مورد نظر مسلمانان در جایی غیر از بیت المقدس قرار دارد » این دروغ شاخدار عمدتا پس از پیروزی انقلاب اسلامی در ایران و محوریت پیدا کردن «آرمان رهایی قدس» در خیزش اسلامی مقاومت فلسطینی شایع شده است . هدف از طرح چنین شبهه بی پایه ای آن هم از سوی محافل غیر مسلمان و حتی یهودی ، سلب تقدس این مکان و مخدوش کردن مقبولیت مذهبی «آرمان رهایی قدس» در میان مسلمانان است.
اصل ماجرا از این قرار می باشد که در روایات مستند و جامع الاتفا ق مسلمانان ، «مسجدالاقصی» نام دومین مسجدی است که توسط یک پیامبر الهی یعنی «حضرت سلیمان»(علی نبینا و علیه السلام) بنا شده است. اولین مسجد جهان ، توسط جد «حضرت سلیمان»(علی نبینا و علیه السلام) در «جزیرة العرب» ساخته شد که «مسجدالحرام» نام گرفت. در اعتقادات اسلامی، «مسجدالحرام» رکن اصلی جهان خلقت به شمار می رود و وجه تسمیه دومین مسجد الهی، یعنی «مسجدالاقصی» فاصله این مسجد با «مسجدالحرام» می باشد. معنای عبارت«مسجدالاقصی» عبارت است از«مسجد دور از...» که منظور ، دوری این مسجد از «مسجدالحرام» است. نخستین بنای «مسجدالاقصی» با وفات«حضرت سلیمان»(علی نبینا و علیه السلام) و نابودی حکومت نوادگان او بر فلسطین، به تدریج ویران شد. گفته می شود پس از فتح فلسطین توسط مسلمانان در زمان خلیفه دوم ، شخص خلیفه در خرابه های «مسجدالاقصی» حاضر شد و دستور ساخت مسجدی جدید را صادر نمود. آن چه صهیونیست ها در شبهه پراکنی های خود به آن اشاره می کنند ساخت مسجدی پرشکوه و بزرگ در سال 710 میلادی توسط «عبدالملک» خلیفه وقت می باشد که به جای مسجد محقر و کوچکی که در زمان خلیفه دوم ساخته شد بنا گردید.
هر دوی این مساجد با شکل فعلی بعد از اسلام ساخته شدهاند اما در مورد محلی که این مساجد بر روی آن بنا شده است نقل های زیادی وجود دارد. با توجه به آیه ی اول سوره اسرا میتوان گفت که مسجد الاقصی و اطراف آن متبرک است.
:: موضوعات مرتبط:
فرهنگی ,
مذهبی ,
,
:: برچسبها:
مسجد الاقصی , قبه الصخره , قبله, ,
|
امتیاز مطلب : 2
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
نویسنده : وثوقی
تاریخ : دو شنبه 9 آذر 1394
|
|
قال الامام المَهدی(عج): «أَکْثِرُوا الدُّعَاءَ بِتَعْجِیلِ الْفَرَجِ فَإِنَّ ذَلِکَ فَرَجُکُم»
«بحارالأنوار ،ج53 ، ص180 ، باب 31»
در تعجیل فرج زیاد دعا کنید که تعجیل فرج، گشایش کار خود شما است.
*****
امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف به یکی از دوستان خود که از آن حضرت پرسیده بود: آقاجان! قربانتان بشوم, چرا با اینکه ما این همه دعای فرج را می خوانیم شما نمی آیید , فرمودند :"شما که دعای فرج را نمی خوانید! شما دعای سلامتی من را می خوانید (یعنی اللهم کن لولیک الحجة بن الحسن .... ) شما باید دعای الهی عظم البلاء را زیاد بخوانید." (امام زمان و سید بن طاووس صفحه238.نجم الثاقب صفحه 480)
انتظار فرج در اسلام از بالاترین عبادات شمرده شده است؛
حضرت علی(ع) از پیامبر روایت کرده که میفرمایند:
«أَفْضَلُ الْعِبَادَةِ انْتِظَارُ الْفَرَجِ»[1]
امام زمان (عج)، موعود همه امتهای گذشته است؛ که با ظهورش، زمین را پر از عدل و داد خواهد کرد. در مفاتیحالجنان میخوانیم:
«السّلامُ علی المَهدیِّ الذّی وَعَدَ اللهُ عزَّوجلَّ بِهِ الأمَمَ، أن یَجمَعَ به الکَلِمَ و یَلُمُّ به الشَّعَثَ و یَملأَ بِهِ الأرضَ قِسطَاً و عَدلاً و یُمکِّنَ لَهُ و یُنجِزَ بِهِ وعدَ المُؤمنِینَ»[2]
سلام بر مهدی، کسی که خداوند وعده او را به همه امّتها داده که عقاید مردم را به وجود او جمع کند و مردم را از تفرقه برهاند و بهوسیله او زمین را از عدل و داد پر کند و همه از او تمکین کنند و وعده خدا به عزّت مؤمنین به تحقّق یابد.
از امام صادق(ع) روایت شده که: هرکس از شما در حال انتظار فرج امام زمان(عج) بمیرد، مانند کسی است که همراه قائم(عج) در خیمه او است. در ادامه این روایت آمده که امام صادق(ع) بعد از لحظهای درنگ فرمودند: بلکه مانند کسی است که همراه آن حضرت، شمشیر بهدست، با دشمن بجنگد. در ادامه میفرماید: «لا وَالله إلاّ کمَن إستَشَهدَ مع رسولِ اللهِ» نه چنین است، سوگند به خدا، مگر مانند کسی که در رکاب رسول خدا شهید میشود.[3] از امام صادق(ع) سؤال شد که آیا قائم متولد شده است، امام در جواب فرمود نه و من، اگر زمان او را درک میکردم، تمام طول زندگیم را، در خدمت میبودم.[4]
آری انتظار فرج از برترین عبادتها است و هرکسی موظّف است که برای تعجیل در فرج امام زمان دعا کند و در هر لحظه و هر کاری به فکر آن حضرت باشد و کاری انجام ندهد که قلب نازنین آن حضرت از او ناراضی و ناخشنود باشد.
[1]. محمد بن بابویه قمی، شیخ صدوق؛ کمالالدین و تمامالنعمه، قم، دارالکتب الاسلامیه، 1395، چاپ دوم، ج1، ص287.
[2]. قمی، شیخ عباس؛ مفاتیحالجنان، مهدی الهی قمشهای، قم، ارم، 1382، ص1029.
[3]. قمی، شیخ عباس، نگاهی به زندگانی چهارده معصوم، محمد محمدی اشتهاردی، قم، ناصر، 1372، ص577.
[4]. مجلسی، محمدباقر؛ بحارالانوار، بیروت، مؤسسه الوفاء، 1404هق، ج51، 148، باب 6.
اللهم عجل لولیک الفرج
:: موضوعات مرتبط:
مذهبی ,
,
:: برچسبها:
دعای فرج , دعای سلامتی امام زمان (عج) -منتظران ظهور ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : وثوقی
تاریخ : دو شنبه 9 آذر 1394
|
|
این نام یکی از صفحه های اینستاگرامی است؛ صفحه ای که با بیش از هشت هزار فالوور یکی از پربیننده ترین صفحات اینستاگرام است. عکس بازی فوتبال یک روحانی با چند کودک، هر مخاطبی را وادار می کند برای یک بار هم شده نگاهی به عکس های طلبه تودی بیندازد.
هفته نامه تماشاگران امروز: طلبه تودی؛ این نام یکی از صفحه های اینستاگرامی است؛ صفحه ای که با بیش از هشت هزار فالوور یکی از پربیننده ترین صفحات اینستاگرام است. عکس بازی فوتبال یک روحانی با چند کودک، هر مخاطبی را وادار می کند برای یک بار هم شده نگاهی به عکس های طلبه تودی بیندازد.
و البته جذابیت های عکس های دیگر مجبورش می کند وقت بیشتری را برای این صفحه بگذارد. روحانیونی کنار سفره غذا، روحانی بچه به بغل، در حال جارو کشیدن، روحانیونی سوار بر تاکسی، در حال خریدن عطر یا تماشای بازی فوتبال و فوتسال و ...
اینها عکس هایی هستند که تصویرهای متفاوتی از زندگی روحانیون را نشان می دهند. مسعود زارعیان ادمین این صفحه است، کسی که خودش ملبس به لباس روحانیت است. تحصیلات حوزوی را تا سطح «خارج فقه اصول» خوانده و در کنار آن، تحصیلات سینمایی هم دارد.
:: موضوعات مرتبط:
اجتماعی ,
مذهبی ,
,
:: برچسبها:
اینستاگرام روحانیون ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
:: ادامه مطلب
نویسنده : وثوقی
تاریخ : پنج شنبه 5 آذر 1394
|
|
ای موسی، اهل ترک گناه را دوستان ايّام غيبت خويش [كه در حضور و غياب يكساناند] برگزين.
مشرق- رسول اللّه صلى الله عليه و آله: سخن خداوند با موسی: اى موسى! با كسانى كه از گناهان مىپرهيزند، سخن پاكيزه گوى و با آنان همنشين باش و ايشان را دوستان ايّام غيبت خويش [كه درحضور و غياب يكسان اند] برگزين.
:: موضوعات مرتبط:
فرهنگی ,
اجتماعی ,
مذهبی ,
,
:: برچسبها:
حدیث ، پیامبر ، توصیه ، خداوند ، به موسی ، درباره ، همنشینی ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : وثوقی
تاریخ : شنبه 30 آبان 1394
|
|
حرم مطهر امام رضا علیه السلام از دیرباز تا کنون حل زیارت عاشقان خاندان عصمت و طهارت بوده است
حرم مطهر امام رضا علیه السلام از دیرباز تا کنون حل زیارت عاشقان خاندان عصمت و طهارت بوده است. به تازگی عکسی قدیمی و جالب از حرم مطهر امام هشتم در فضای مجازی منتشر شده که مربوط به160 سال پیش است.
:: موضوعات مرتبط:
فرهنگی ,
اجتماعی ,
تصاویر ,
مذهبی ,
,
:: برچسبها:
حرم امام رضا (ع)-زمان قاجار+ عکس ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : وثوقی
تاریخ : چهار شنبه 27 آبان 1394
|
|
فا همه همه همه بخونن
رسول ترک کی بود؟ شخصی مست..غافل..غرق توی هرگناهی که فکرشو بکنین.. ولی ماه محرم میاد میره هیئت.. مسوول هیئت از هیئت دورش میکنه..میندازنش بیرون میاد دلش میشکنه میگه یا امام حسین..قول میدم حداقل الان که محرمه گناه نکنم.. فردا صاحب هیئت میاد تو خونه ش..با التماس که خواب دیدم صحرای کربلاست..تو نگهبان خیمه هایی..ما اگر بخوایم بریم تو از تو باید اجازه بگیریم.. گریه میکنه و میگه برگردون..رسول ترک بعدها خیلی بزرگ میشه بچه ها اگر میبینین کسی میاد هیئت با تیپ بد..قیافه بد..به جای روندنش یا پشت سرش حرف زدن جذبش کنین میدونین یکی از دلایل غیبت اینه ما لیاقت محبت امام رو نداریم؟امام بار اول سفیانی رو هم میبخشن..چ رسد به بچه شیعه ای که میاد تو عزای امام حسین.. تورو خدا قضاوتشون نکنیم..بد نگاهشون نکنیم..بپذیریمشون..بیاریمشون تو خودمون.. اجرتون با امام حسین ع
:: موضوعات مرتبط:
مذهبی ,
,
:: برچسبها:
رسول ترک ,
|
امتیاز مطلب : 4
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
نویسنده : وثوقی
تاریخ : یک شنبه 24 آبان 1394
|
|
رسول خدا (ص) فرموند: هر کس در کتابی یا نوشتهای بر من صلوات بنویسد، تا زمانی که نام من در کتاب هست فرشتگان پیوسته برای او از درگاه حق طلب آمرزش می کنند
هر کس بر من، هر روز و هر شب صلوات فرستد، شفاعتم بر او واجب می شود؛ اگر چه گناهانش از گناهان بزرگ باشد...
نزدیک ترین افراد به پیامبر (ص) در قیامت رسول خدا (ص) فرمودند: نزدیک ترین شخص به من در فردای قیامت کسی است که صلوات بیش تری بر من فرستاده باشد
محاسبه ثواب صلوات رسول خدا(ص) فرمودند: در معراج، ملکی را دیدم که هزار هزار دست دارد (یعنی یک میلیون) و هر دستی هزار هزار انگشت دارد و هر انگشتی هزار هزار بند دارد. آن ملک گفت: من حساب دانه های قطرات باران را می دانم که چند تا در صحرا و چند دانه در دریا می بارد. تعداد قطرات باران را از ابتدای خلقت تا حال را می دانم، ولی حسابی است که من از محاسبه آن عاجزم. رسول خدا (ص) فرمودند: چیست؟ عرض کرد :هرگاه جماعتی از امت تو با هم باشند و با هم بر تو صلوات بفرستند، من از محاسبه ثواب صلوات عاجزم
نوشتن صلوات رسول خدا (ص) فرموند: هر کس در کتابی یا نوشتهای بر من صلوات بنویسد، تا زمانی که نام من در کتاب هست فرشتگان پیوسته برای او از درگاه حق طلب آمرزش می کنند
صلوات جهت حاجت حضرت محمد (ص) فرمودند: صلوات فرستادن شما بر من باعث روا شدن حاجتهای شماست و خدا را از شما راضی می گرداند و اعمال شما را پاک و پاکیزه می کند.
آمرزش گناهان با صلوات حضرت محمد (ص) فرمودند: هر کس هر روز از روی شوق و محبت به من سه مرتبه صلوات بفرستد، بر خدا لازم می شود که گناهان او را بیامرزد، در همان روز یا همان شب
:: موضوعات مرتبط:
مذهبی ,
,
:: برچسبها:
معجزه- صلوات-دنیا و اخرت ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : وثوقی
تاریخ : شنبه 23 آبان 1394
|
|
:: موضوعات مرتبط:
فرهنگی ,
مذهبی ,
,
:: برچسبها:
لذت ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : وثوقی
تاریخ : پنج شنبه 21 آبان 1394
|
|
قدس آنلاین: رسول خدا (ص) فرمودند: « سه نفرند كه خداوند در روز قيامت به آنها نمى نگرد و پاكشان نمى شمارد و عذابى دردناك در انتظارشان مى باشد...»
به گزارش قدس آنلاین، نفاق از مذموم ترین صفات و رذایل اخلاقی است که در آموزه های اسلام بشدت از آن نهی شده و به آفت ایمان از آن تعبیر می شود چنان که خداوند متعال در آیه 77 سوره مبارکه توبه می فرماید: «در نتيجه، به سزاى آنكه با خدا خلف وعده كردند و از آن روى كه دروغ مى گفتند، در دل هايشان ـ تا روزى كه او را ديدارى كنند ـ پيامدهاى نفاق را باقى گذاشت».
پيامبر خدا (ص) فرموده اند: «نفاق ابتدا به صورت نقطه اى سياه [بر دل] ظاهر مى شود و هر چه نفاق بيشتر شود آن نقطه بزرگتر مى گردد و چون نفاق به مرحله كمال رسيد، دل به كلى سياه مى شود.»
ایشان همچنین می فرمایند: «سه نفرند كه خداوند در روز قيامت به آنها نمى نگرد و پاكشان نمى شمارد و عذابى دردناك در انتظارشان مى باشد :... و مردى كه پيش روى تو اظهار دوستى مى كند و پشت سرت دلش آكنده از غلّ و غشّ است.»
و از امیرمومنان امام علی (ع) است که: «نفاق، ننگِ اخلاق است.»
ایشان همچنین در بیان علل نفاق فرموده اند: «نفاق انسان، از ذلّتى است كه در خود حسّ مى كند.» البته مولای متقیان (ع) دروغ را نیز از علل نفاق معرفی می کنند.
علاوه بر این پیامبر اکرم (ص) در بیان ویژگی های فرد نفاق می فرمایند: «منافق كسى است كه هرگاه وعده دهد خلف وعده كند، هرگاه كارى كند آن را فاش سازد (در بوق دَمَد)، هرگاه سخن بگويد دروغ گويد، هرگاه امانتى به او سپارند خيانت ورزد، هر گاه روزى داده شود سبكسرى كند و هر گاه روزى داده نشود (تنگ دست گردد) به غلّ و غش روى آورد.»
و از امیرمومنان امام علی (ع) است که: «منافق هرگاه نگاه مى كند براى سرگرمى است، هرگاه سكوت مى كند همراه غفلت است، وقتى سخن مى گويد بيهوده گويى مى كند، هرگاه بى نياز شود طغيان مى كند، وقتى گرفتارى به او رسد داد و فرياد راه مى اندازد، زود ناراحت مى شود و دير خشنود مى گردد، از اندكِ خدا ناخشنود مى شود و بسيارش هم او را خشنود نمى سازد، شرّ بسيار در سر مى پروراند و مقدارى از آنها را به كار مى بندد و افسوس مى خورد كه چرا فلان كار بد را انجام نداده است.»
علاوه بر این آیات و روایات فرجامی ناگوار و سرانجامی شوم را به منافقان وعده داده اند.
خداوند در آیه 68 سوره مبارکه توبه می فرماید: «خدا به مردان و زنان منافق و كافران آتش جهنّم را وعده داده است. در آن جاودانه اند. آن آتش براى ايشان كافى است و خدا لعنتشان كرده و براى آنان عذابى پايدار است».
پیامبر اکرم (ص) نیز در این باره فرموده اند: «كسى كه در دنيا دو چهره باشد، روز قيامت با دو چهره از آتش محشور مى شود.»
و از امام صادق (ع) است که: «هر كه با مردم با چهره اى رو به رو شود و با چهره اى ديگر از آنها عيب گويى كند، روز قيامت با دو زبان از آتش [به محشر] مى آيد.»
منابع:
غررالحکم
تحف العقول
بحارالانوار
میزان الحکمه
:: موضوعات مرتبط:
فرهنگی ,
اجتماعی ,
مذهبی ,
,
:: برچسبها:
نفاقافکنی | نفاق | انفاق - ,
|
امتیاز مطلب : 5
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
نویسنده : وثوقی
تاریخ : پنج شنبه 21 آبان 1394
|
|
فضیل بن یسار از امام صادق (علیه السلام) نقل کرده که فرمود: اصحاب قائم (عجل الله تعالی فرجه الشریف) مردانی هستند که ادعای شهادت دارند و تمنامیکنند که در راه خدا کشته گردند. شعار آنان یالثارات الحسین (علیه السلام) است. یعنی ای خون خواهان حسین (علیه السلام)
مستدرک الوسائل ج 11، ص 14 ب 47، ج7
:: موضوعات مرتبط:
فرهنگی ,
اجتماعی ,
مذهبی ,
,
:: برچسبها:
یالثارات الحسین(ع) , ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : وثوقی
تاریخ : پنج شنبه 21 آبان 1394
|
|
اللهم ارزقنا زیاره الحسین علیه السلام
:: موضوعات مرتبط:
فرهنگی ,
اجتماعی ,
شهدا ,
مذهبی ,
,
:: برچسبها:
حضرت امام حسین (ع) , کربلا , اربعین , منتظران ظهور , ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : وثوقی
تاریخ : پنج شنبه 21 آبان 1394
|
|
« جملاتی با موضوع خدا »
1-قلبی که صاف باشد لبخند خدا را همه جا میبیند
2- خدا همیشه با ماست ، پس بخوانش با لبخند
3- تویی که همیشه با منی ، ای خدای من
4- همیشه سرم بالاست ، چون بالا سرم خداست
5- خدا آنقدر ها هم که نشان میدهد صبور نیست ، من خود دیده ام بی تابی اش را برای توبه ی بندگان
6- خدایا وقتی تو هوایم را داری هوا خوب میشود ، اصلا هوا هم به هوای تو خوب میشود
7- خاص ، فقط خداس
8- بیخیال دنیا .... خدا رو عشق است
9- هیچ لذتی ارزش قهر خدا را ندارد
10- خدایا دوستت دارم.
:: موضوعات مرتبط:
فرهنگی ,
اجتماعی ,
مذهبی ,
,
:: برچسبها:
خدا ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : وثوقی
تاریخ : یک شنبه 10 آبان 1394
|
|
:: موضوعات مرتبط:
فرهنگی ,
اجتماعی ,
مذهبی ,
,
:: برچسبها:
خدا ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : وثوقی
تاریخ : یک شنبه 10 آبان 1394
|
|
تا خدا بنده نواز است ، به خلقش چه نیاز
میکشم ناز یکی تا به همه ناز کنم...
:: موضوعات مرتبط:
فرهنگی ,
اجتماعی ,
مذهبی ,
,
:: برچسبها:
خدا، شعر، آیه، عکس، ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : وثوقی
تاریخ : یک شنبه 10 آبان 1394
|
|
خدایی دارم....
من خدایی دارم بزرگ...
خدایی مهربان....
خدایی با مرام....
خدایی ، خدای خوبی دارم....
اسمش الله است....
خیلی مهربونه ....
برخلاف ما آدما...
خیلی باوفاست....
چرا که اگه هزار بار ناشکری کنم بازم هوامو داره...
منو خدا دوستای همیشگی هستیم...
نه مثه خیلی از دوستی ها که اصلا ارزش نداره...
خدایا دوستت دارم ...
:: موضوعات مرتبط:
فرهنگی ,
اجتماعی ,
مذهبی ,
,
:: برچسبها:
خدا، دوست، زندگی، ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : وثوقی
تاریخ : یک شنبه 10 آبان 1394
|
|
پیرمرد به من نگاه کرد و پرسید :چند تا دوست داری؟
گفتم چرا بگم ده یا بیست تا...
جواب دادم فقط چند تایی
پیرمرد آهسته و به سختی برخاست و در حالیکه سرش راتکان می داد گفت:
تو آدم خوشبختی هستی که این همه دوست داری ولی در مورد آنچه که می گویی خوب فکر کن
خیلی چیزها هست که تو نمی دونی
دوست، فقط اون کسی نیست که توبهش سلام می کنی
دوست دستی است که تو را از تاریکی و ناامیدی بیرون می کشد
درست وقتی دیگرانی که تو آنها را دوست می نامی سعی دارند تو را به درون ناامیدی و تاریکی بکشند
دوست حقیقی کسی است که نمی تونه تو رو رها کنه
صدائی است که نام تو رو زنده نگه می داره حتی زمانی که دیگران تو را به فراموشی سپرده اند
اما بیشتر از همه دوست یک قلب است. یک دیوار محکم و قوی در ژرفای قلب انسان ها
جایی که عمیق ترین عشق ها از آنجا می آید
پس به آنچه می گویم خوب فکر کن زیرا تمام حرفهایم حقیقت است
فرزندم یکبار دیگر جواب بده چند تا دوست داری؟
سپس مرا نگریست و درانتظار پاسخ من ایستاد
با مهربانی گفتم: اگر خوش شانس باشم، فقط یکی و آن تو هستی
بهترین دوست کسی است که : شانه هایش رابه تو می سپارد و وقتی که تنها هستی تو را همراهی می کند و در غمها تو را دلگرم می کند .کسی که اعتمادی راکه به دنبالش هستی به تو می بخشد .وقتی مشکلی داری آن راحل می کند و هنگامی که احتیاج به صحبت کردن داری به توگوش می سپارد و بهترین دوستان عشقی دارند که نمی توان توصیف کرد، غیرقابل تصوراست
چقدر خداوند بزرگ است
درست زمانی که انتظار دریافت چیزی را از او نداری بهترینش را به تو ارزانی می دارد...
:: موضوعات مرتبط:
فرهنگی ,
اجتماعی ,
مذهبی ,
,
:: برچسبها:
دوست، دوستی، خدا، معرفت، ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : وثوقی
تاریخ : یک شنبه 10 آبان 1394
|
|
نویسنده : وثوقی
تاریخ : یک شنبه 10 آبان 1394
|
|
«چرا کسی نگفت خدا...؟؟؟»
توی یک جمع ، بی حوصله نشسته بودم ، طبق عادت همیشگی ام مجله را ورق زدم ، تا به جدول رسیدم . همینکه توی دلم خوندم سه عمودی یکی گفت : بلند بگو گفتم : یک کلمه سه حرفیه ، از همه چیز برتر است حاجی گفت: پول تازه عروس مجلس گفت : عشق شوهرش گفت : یار کودک دبستانی گفت : علم حاجی پشت سرهم گفت : پول اگه نمیشه ، طلا ، سکه و... گفتم : حاجی ، اینا نمیشه .. گفت: پس بنویس ، مال. گفتم: بازم نمیشه... گفت: جاه خسته شدم ، با تلخی گفتم : نه ، نمیشه ... دیدم همه ساکت شدند مادربزرگ گفت: مادر جان ، عمر است سیاوش که تازه از سربازی آمده بود ، گفت : کار دیگری خندید و گفت : وام یکی از آن وسط بلند گفت : وقت یکی گفت : آدم خنده ی تلخی کردم و گفتم : نه اما فهمیدم تا شرح جدول زندگی کسی را نداشته باشی ، حتی یک کلمه سه حرفی آن هم درست در نمی آید !!! باید جدول کامل زندگی شان را داشته باشی ، بدون آن همه چیز بی معناست ، هر کس جدول زندگی خود را دارد ... هنوز به آن کلمه سه حرفی جدول فکر میکنم ، شاید کودک پابرهنه بگوید : کفش کشاورز بگوید : برف لال بگوید : حرف ناشنوا بگوید : صدا نابینا بگوید : نور و من هنوز در فکرم که چرا کسی نگفت : "خدا..."
:: موضوعات مرتبط:
فرهنگی ,
اجتماعی ,
مذهبی ,
,
:: برچسبها:
خدا ,
|
امتیاز مطلب : 1
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
نویسنده : وثوقی
تاریخ : یک شنبه 10 آبان 1394
|
|
نویسنده : وثوقی
تاریخ : یک شنبه 10 آبان 1394
|
|
هیچ لیوانی در زندگی خالی نیست
حتی نیمه پر هم نیستند
وقتی چشمها جور دیگر میبینند
وقتی دوست همه جا حضور دارد
وقتی لطفش همه جا را پر کرده
آری .... چشمها را باید شست
بیاید لیوانها را به کناری بگذاریم
وقتی دریای رحمتش را کرانه ای نیست.....
:: موضوعات مرتبط:
فرهنگی ,
اجتماعی ,
مذهبی ,
,
:: برچسبها:
خدا، بخشش، رحمت، ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : وثوقی
تاریخ : یک شنبه 10 آبان 1394
|
|
نویسنده : وثوقی
تاریخ : یک شنبه 10 آبان 1394
|
|
نویسنده : وثوقی
تاریخ : یک شنبه 3 آبان 1394
|
|
مصطفی صدرزاده، جوان ایرانی مدافع حرم در ساعات پایانی روز گذشته در شب عاشورا توسط تروریست های تکفیری در اطراف شهر حلب به شهادت رسید.
خبرگزاری میزان: مصطفی صدرزاده، مدافع حرم و فرمانده گردان عمار از لشگر فاطمیون در ساعات پایانی روز گذشته در شب عاشورا توسط تروریست های تکفیری در اطراف شهر حلب به شهادت رسید.
حسین امیرعبداللهیان چندی پیش تاکید کرد: ایران تعداد مستشاران نظامی خود در سوریه را با عزم قاطع برای کمک به شکست «تروریسم» افزایش داده است.
وی گفت: جنگ بر ضد تروریسم در سوریه شدت یافته و روسیه گام های موثری در مبارزه با داعش برداشته است. ما تصمیم گرفته ایم تعداد مستشاران نظامی مان در سوریه را برای کمک به مبارزه با تروریستها افزایش دهیم. نکته مهم تعداد افسران و مستشاران نیست بلکه عزم راسخ در جنگ با تروریسم است.
معاون عربی آفریقای وزارت امور خارجه کشورمان افزود: تعداد آنها (مستشاران) متناسب با توانایی های ما و درخواستهای دولت سوریه است. اگر لازم باشد همان خدمات مستشاری را به دوستان روسمان هم خواهیم داد.
:: موضوعات مرتبط:
فرهنگی ,
اجتماعی ,
شهدا ,
مذهبی ,
,
:: برچسبها:
مصطفی صدرزاده ، مدافع حرم ، شهادت ، حلب ، عاشورا ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : وثوقی
تاریخ : یک شنبه 3 آبان 1394
|
|
حاج «عباس پورسنج» آشپز قدیمی محله تجریش و شمیرانات از حس های خوب محرم می گوید. حس ها و خاطره هایی که همه اش بوی دلپذیر مطبخ خانه هیئت و غذای نذری سیدالشهدا می دهد.
خبرگزاری مهر - عطیه همتی: حاج «عباس پورسنج» آشپز قدیمی محله تجریش و شمیرانات از حس های خوب محرم می گوید. حس ها و خاطره هایی که همه اش بوی دلپذیر مطبخ خانه هیئت و غذای نذری سیدالشهدا می دهد.
خوردن غذای نذری بعد از عزاداری در هیئت های امام حسین از آن لحظه های شیرین است که به جان آدم می چسبد و طعم این لحظه و این غذا را در هیچ کدام از روزهای سال نمی توان یافت. آشپزهای هیئت خادمان زحمت کشی هستند که برای پذیرایی از عزاداران سیدالشهدا از صبح روی پا ایستاده اند تا شیرینی این لحظه را به کام عزاداران بچشانند. خادمانی که بارها پای دیگ هایشان بغض کرده اند و خودشان روضه خوانده اند و غذایشان را با ذکر و نام اهل بیت معطر کرده اند.
سراغ یکی از باسابقه ترین آشپزهای پایتخت رفتیم.«حاج سید عباس پورسنج» نفسش آغشته به ذکر اهل بیت و سالهاست که کنار آشپزی مداحی هم می کند. برای همین برای یک نفسی می خواند و ماهم کنار این مصاحبه برای شما سنجاق می کنیم. اگر شما هم دلتان می خواهد از فوت و فن های قیمه خوش عطر امام حسین و خورش های نذری در محرم بدانید این مصاحبه را از دست ندهید.
آشپزی ارث پدری است
حاج سیدعباس پورسنج متولد ۴مرداد ۱۳۳۵ در محله تجریش تهران است و خودش هنگام آدرس دادن روی خانه شان که پشت تکیه بزرگ تجریش بوده تاکید ویژی ای می کند. به قول خودش از همان بچگی لباس عربی می پوشیده و شعرهای محرمی را که یاد می گرفته بلند می خوانده است.
آشپزی هم شغل پدری آقای پورسنج است که توانسته نام پدر را در محله قدیمی شان زنده نگه دارد. « آشپزی شغل پدری بنده است. خب من از بچگی مراحل کار را کنار پدرم دیده بودم و در دستگاه اباعبدالله بزرگ شده بودم.
هرچه باشد من با لقمه آشپزی بزرگ شده بودم برای همین به این کار عرق خاصی داشتم. از همان دوران هم در ایام محرم و فاطمیه پخت داشتیم و من چون کنار پدر یاد گرفته بودم و بلد بودم کار را به دست ما هم می دادند.
البته ذوق و سلیقه خودم هم در کار دخیل بود. به هرحال در میان برادرها من تنها وارث پدر در آشپزی شدم و همین باعث شد به طور ناخودآگاه از کار قبلیام زده شوم.»
کار ساختمان را به خاطر آشپزی رها کردم
زده شدن از کار ساخت و ساز ساختمان هم قصه جالبی دارد که به استخاره آیت الله جمال الحق بر می گردد. « به دلم افتاد که برای استخاره پیش آیت الله بروم که بالاخره کار آشپزی را ادامه بدهم یا نه؟ آیت الله استخاره هایشان ردخورد نداشت.
من هم اصلا نگفتم که چه می خواهم. بعد از استخاره آیت الله گفت آقای سید عباس کار بسیار خوبی است اما خطرش زیاد است. ولی خداوند شما را یاری می کند که از خطرات نجات پیدا می کنید و ثواب های بسیار زیادی هم می برید. همین موضوع یک تشویق بسیار جدی برایم شد و کار ساختمان را با اینکه اعتبار زیادی در آن داشتم؛ کنار گذاشتم. بعد آشپزی را حسینیه تجریش شروع کردم.
یک آشپزخانه کوچک هم ساختم و روزی یک قابلمه برنج می پختم و به تکیه می آوردم. اتفاقا اولین روزی هم که در تکیه غذا پخش کردم. روز عید فطر بود و در حضور حضرت آیت الله دین پرور کار انجام شد. آیت الله دین پرور به من ۸۰ هزارتومان داده بود و من خودم هم مقداری رویش گذاشتم و قرار شد قرمه سبزی درست کنیم. آن روز حدود ۳۵۰ پرس غذا به مردم دادیم و آنقدر آن قرمه سبزی خوب شد که من فردایش ۱۵۰ پرس غذا فروختم.»
برای کاروان زائرین بین راه غذا می پختم
حاج سید عباس آنقدر روحیه لطیفی دارد که کنار اسامی تمام کسانی که دوست دارد بغض می کند و چندقطره اشک می ریزد. از اسامی فرزندان و نوه هایش گرفته تا اسامی اهل بیت که حاج سیدعباس را به گریه می اندازد. برای همین وقتی برایمان تعریف می کند که بارها آشپز کاروان زائران حضرت زینب به سوریه بوده است و برای زوار غذا درست می کرده باید چندین مرتبه اشکهایش را از گوشه چشمش پاک کند.
«اولین کسی که بین راه، غذا پخت و به زائرین غذای گرم داد، من بودم. مواد اولیه را با خودم می آوردم و بین راه برای زائرین غذا آماده کردم. قبلا که با اتوبوس به سوریه می بردند بین راه غذا نمی دادند. زائرین با خودشان کنسرو می آوردند.
این کار را هم که ما کردیم عده ای ناراحت شدند گفتند خیلی کار پر زحمتی است و بقیه را متوقع می کنید ولی من این کار را انجام دادم. به مسافرها زمان ثبت نام می گفتیم غذا نیاورند. بعد یک ساعت به ظهر مانده فرش را پهن می کردیم و مواد خورشی که نیمه حاضر کرده بودم را همانجا درست می کردم. برنج را هم همان جا دم می کردم و پخش می کردیم.»
قبلا قیمه غذای آدم های مرفه بود
حالا بحث به قیمه امام حسین می رسد و می پرسیم اصلا چرا نذری امام حسین به قیمه معروف شد که جواب های جالبی می دهد. « این سنتی است که از قدیم پارجا بوده و قدمتش به بیش از ۱۰۰ سال یا۱۵۰ سال می رسد. از آن زمان غذای قرمه سبزی و قیمه غذای خانواده های مرفه بود. و چون در سنت ما از قدیم مردم بهترین غذایشان را برای اباعبدلله کنار می گذاشتند. قیمه و قرمه از آن موقع باب شد. بالاتری ها فسنجان هم می دادند. اما زرشک پلو با مرغ از نظرمن به درد نذری محرم نمی خورد.
نمی دانم چرا برای محرم اصلا به من نمی چسبد.» حالا بحث مان گل می کند و می گوییم چرا عطر قیمه امام حسین فرق دارد؟« عزیزم این چیزی که من به شما می گویم عین حقیقت است. در پخت غذا هیچ چیزی به جز نیت نیست. شما اگر در خانه نیت کنید بگویید یا امام حسین من می خواهم به همسرم، پدرومادرم، اولادم یا مهمانم قیمه شما را بدهم. اگر طعمش عوض نشد؟ من محاسنم را پیش شما گرو می گذارم. یعنی آنقدر به این کار یقین دارم. نام امام حسین بیاید غذا از تبرک نامش طعم پیدا می کند.»
یکبار خواستند غذایم را خراب کنند
خراب شدن غذا هم سوژه دیگرماست که حاج سیدعباس می گوید هیچ وقت به کمک خدا غذایش خراب نشده چون همیشه کنار دیگش نشسته است. اما اتفاق افتاده که بخواهند غذایش را خراب کنند: « در همین تکیه تجریش یک سال برای عاشورا باید ۷۵۰ کیلو برنج می پختیم. وقتی نشستیم صحبت کردیم دیدیم ۲۷ تا دیگ ۱۰ من می شد.
در مسجد یک عالمه آدم گفتند که برای کمک می آیند. من بودم و پسرم مهدی و یک کارگر افغانی که داشتم. اما شب عاشورا موقع کار هیچ کس نیامد. به ۲ نصفه شب که خوردیم. فهمیدیم می خواهند کار ما را خراب کنند. مثل خرابکاری که متاسفانه در خیلی جاها انجام می شود. خلاصه می خواستند دستمان را توی پوست گردو بیندازند.
۷۵۰ کیلو برنج را از ۲نصف شب شروع به کار کردیم و آخرین دیگ مان را هم ۷ صبح دم کردیم. شواهدش هست ۲۷ دیگ همه هم ته چین دار و هیچ سالی هم غذای ما به آن خوبی نشد. تا به امروز هم آن آدم ها را دیدم چیزی نگفتم. به خاطر همین مسائل من از پای دیگم تکان نمی خورم. غذا را که پختم و سالم تحویل دادم می روم استراحت می کنم.» آقای پورسنج به ته دیگه هم خیلی حساس است و می گوید ته دیگه همه غذاهایش را ته چین می زند.
۴ هزارماهی سرخ کردم
آشپزی برای کاروان های زیارتی از شیرین ترین خاطره های حاج سیدعباس است: «من برای اینکه مکه بروم هیچ وقت نیاز نداشتم کار کنم. پول داشتم همینطوری عادی مکه بروم. اما به دلیل علاقه ام به خدمت کردن به زائران همیشه به عنوان خادم و آشپز کاروان عازم خانه خدا می شدم. یک بار ماه رمضان مکه بودم که باید ۲هزار غذا پخت می کردیم. قرار بود یک روز ماهی درست کنیم. ماهی های کوچکی بود که از پاکستان آورده بودند که برای هرکس ۲تا می دادیم.
من سحری را که تحویل دادم. اذان را گفتند و نماز خواندم. بعد ۴ تا ظرف گذاشتم که ماهی ها را سرخ کردم تا برای افطار آماده شود. باور کنید موذن وقتی برای اذان مغرب «الله اکبر» گفت. من آخرین ماهی را سرخ کردم. ۴هزار ماهی بود. آخرین ماهی تابه ماهی را که برداشتم از هوش رفتم.حالا فکر کنید بچه ها مرا روی شانه هایشان بلند کردند روی شوخی «لااله الاالله» گفتند و به اتاقم بردند.»
خورش قیمه امام حسین ۱۰ ساعت کار دارد
مصاحبه تمام شده و دلمان نمی آید بعد از گپ شیرین با حاج عباس از او در مورد نحوه پختن غذای نذری نپرسیم. حالا ریزتر می شویم و دستورپخت ویژه اش را برای قیمه نذری می پرسیم حاج سیدعباس جزء به جزء را با اصطلاحات آشپزی منحصر به فردش برایمان شرح می دهد: « یک اشتباهی که شما جوان ها می کنید این است که فکر می کنید می شود یک ساعت دوساعته یک خورش پخت. نخیر هر خورشی حداقل ۱۰ ساعت کار دارد. بعد از پاک کردن و شستن لپه و آب کشیدنش. باید روغن را داخل قابلمه بریزید و زیرش را کم کنید تا آرام داغ شود. زیرش زیاد کنید قبل از اینکه داغ شود می سوزد. ما هیئتی ها اکثریت روغن جامد می ریزیم.
بعد از چند دقیقه ۳ تا لپه داخلش بریزید پف می کند. بعد لپه ها را که ریختید به دم نیم سرخ که رسید مقداری زردچوبه می ریزید. الباقی سرخ شدن لپه با زردچوبه است. پیاز داغ از قبل آماده را داخلش می ریزید. گوشت هم که ریختید و آب را هم اضافه می کنید. کف قهوه ای را همه را خارج می کنید که اصلا غذا را خراب می کند این کف قهوه ای همان خون مردگی هاست که باید خارج شود. اگر گوشت را جداگانه بپزید یک قل که بپزد این کف بیرون می آید و می توانید آبکش کنید. بعد داخل مواد بریزید. رب را هم سوا سرخ کنید اما رب را دیرتر بریزید. این ها که نیم پز شدند رب را بریزید.
چون رب ممکن است جلوی پخت گوش را بگیرد. بعد که چندجوش زد. حالا زیرش را کم کنید که کندجوش بزند. کندجوش که بزند روغنی که دارد رو می ایستد که هم خوشگل می شود هم شما می توانید اگردلتان خواست روغن اضافه را بردارید. من می دانم شما دنبال چه هستید دنبال ادویه اش می گردید. چون الان می روند عطاری می گویند ادویه خورشی می خواهیم و یک ملغمه تحویل می گیرند که به درد نمی خورد. من گلاب و هل نمی زنم. اما اگر اصرار دارید یک مقدار کمی هل بزنید. به نظرمن گلاب برای شیرین پلو است من نمی زنم اما عده ای برای برنج زعفرانی گلاب می زنند.
جوزهندی هم یک دم قاشق چای خوری، فلفل قرمز یا فلفل سیاه که دومی خوش عطر تر است. پودر سیر را هم به گوشت بزنید که بوی ضخمش را بگیرد. اما دارچین را آخر بریزید. چون رنگ خورش را تاریک می کند. لیموعمانی را با آبجوش یک جوش بدهید این زردی که بیرون می زند همان تلخی است که باید دور بریزید. آخرش هم یک کم روغن حیوانی بریزید که عالی می شود. گوشت قیمه ترجیحا سردست گوسفند باشد لذیذ تر است.»
فوت قرمه سبزی و فسنجان چیست؟
دستور قرمه سبزی هم با توضیح سبزی شروع می شود: « سبزی های قرمه اصل کار است. تره، گشنیز، جعفری و یکم اسفناج که سرخ شدن این سبزی برای طعم غذا شرط است. سبزی وقتی برای سرخ شدن آماده باشد یک ثانیه ولش کنید از کف ماهی تابه بالا می پردو به شما می گوید من سرخ شدم. اصل لوبیا هم لوبیای قرمز است که از قبل خیس خورده و معمولا نیم پز می کنند. اما لوبیای چینی به علت لعابی که به خورش می دهد هم خیلی خوب است.
پیازداغ و زرد چوبه را بریزید. مواظب باشید زرد چوبه اگر در دمای بالا سرخ شود مزه غذا را تلخ می کند. گوشت قرمز هم باید درشت تر از قیمه باشد. اکثرا برای قرمه سبزی مشکل لعاب دارند چون می خواهند دوساعته قرمه سبزی درست کنند. من اصلا قرمه سبزی دوساعته را قبول ندارم.رب گوجه فرنگی هم سلیقه ای است که بیشتر در شهرستان ها باب است اما در اصل قرمه سبزی رب ندارد.»
فسنجان هم بحث دیگر ماست که با توضیح گردو آغاز می شود: « فسنجان ترش و شیرین خوردنش کاملا سلیقه ای است مثلا شمالی ها معمولا ترش می خورند. اما رب انار ملس یا ترش باید بخرید چون به رب انار شیرین شکر می زنند. بعضی ها هم به ازای نیم کیلو گردو سه کیلو کدوتنبل می زنند که من اصلا این فسنجان را قبول ندارم. این خورش کدو تنبل است. گردوی فسنجان باید نه سفید باشد نه سیاه. باید مایل به قهوه ای باشد. بعد از چرخ کردن هم در روغن خیلی کم باید تفت داد.
بعد پیازداغ و گوشت را همانطور که گفتم باید اضافه کرد و بعد آب ریخت. عده ای گوشت قلقلی می ریزند. من لقمه می ریزم. بعد از چندساعت طبخ این غذا روغن پس می زدهد که این روغن همه خواصش است. رب انار را هم باید آخر اضافه کرد چون اگر زود بریزی گوشت را سفت می کند و به موقع بریزید جلوی هریسه شدن گوشت را می گیرد. به ازای هر نیم کیلو گردو باید ۱۰۰ گرم رب انار ریخت. بعد از یک ساعت خود فسنجان خودش آدم را صدا می زند که من آماده ام حالا شما باید بچشید و ترشی و شیرینی اش را چند دقیقه قبل از خاموش کردن غذا تنظیم کنید.»
:: موضوعات مرتبط:
فرهنگی ,
اجتماعی ,
مذهبی ,
,
:: برچسبها:
حاج عباس پور سنج ، محرم ، غذای نذری ، قیمه امام حسین ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : وثوقی
تاریخ : یک شنبه 3 آبان 1394
|
|
«این بار، یک گوشه جالب از زندگی زنان صد سال پیش را برایتان تعریف میکنم، یعنی تعزیه زنانه...». در میان نوشتههای ندیمه دربار ناصرالدین شاه ماجرای تعزیه خواندنی زنان که قسمتی از آن در ماه محرم برگزار میشد.
وب سایت ایران آنلاین - زهره شریفی: «این بار، یک گوشه جالب از زندگی زنان صد سال پیش را برایتان تعریف میکنم، یعنی تعزیه زنانه...». در میان نوشتههای ندیمه دربار ناصرالدین شاه ماجرای تعزیه خواندنی زنان که قسمتی از آن در ماه محرم برگزار میشد. بسیار خواندنی و حتی غیر قابل تصور است که چطور زمانی که زن از در خانه خود بدون اجازه نمیتوانست پا بیرون بگذارد و با آن همه حساسیت و تعصب میتوانست تعزیه بخواند و اجرا کند.
در آن روزگار مانند امروز ماه محرم که شروع میشد تهران و در واقع تمام ایران عزادار میشد. از نیمههای ماه ذی الحجه کودکان تهران با به راه انداختن علم و کتلهای چوبی یا ساخته شده از حلبی در شهر راه میافتادند و با یکدیگر این شعر عامیانه را میخواندند: «محرم آمد و عیدم عزا شد، حسینم وارد کرب و بلا شد» این شعر نوحه مانند، مردم را برای ورود به ماهی که یکی از شلوغترین و پراحساسترین ماههای سال مردم تهران بود آماده میکرد و آن ماه محرم بود. تعزیهای زنانه بدون حضور مردانشروع این ماه با سیاه پوشی کوچهها و محلات بود و برگزاری مراسم عزاداری و سخنرانی که در میان آنها تعزیه طور دیگری بود؛ چرا که مردم را با به تصویر کشاندن واقعه کربلا به سوز و گداز میرساند. مونس الدوله نیز برایمان از تعزیههایی که مردها برگزار میکردند و زنان روبسته با چادر و چاقچور اجازه ورود به این مجالس و دیدن آن را داشتند اشاره میکند و میگوید: «... اما تعزیه زنانهای که من میگویم غیر از این بود. در این تعزیهخوانی، یا نمایش مذهبی همه نمایشگران زن بودند و با روی باز روی صحنه میآمدند و تماشاچیان هم بدون استثنا زن بودند. خیلی آزاد، با روی باز میآمدند و خیلی آسوده و راحت تماشا میکردند. لابد تعجب میکنید که چگونه صد سال پیش زنها میتوانستند مانند هنرپیشگان امروز روی صحنه بیایند و نمایش بدهند. اما این جریان در آن روزها ظاهراً عادی بود.» «معین البکاء» کارگردان تعزیههاماجرای برگزاری این تعزیهها این چنین بوده است در آن روزها پیرمرد سالخوردهای به نام «معین البکاء» به قولی کارگردان این نوع نمایشها بوده است. این پیرمرد دهها بلکه صدها نسخه اشعار مناسب داشت که به قول مونسالدوله مانند نمایش اپراهای امروز، هر قسمت آن را یک نفر با آهنگ مخصوص میخواند. خواجههای سیاه و سفید و پیر و جوان باسوادزنهای ایرانی آن روز اغلب سواد خواندن و نوشتن نداشتند و اگر نسخه شعر را به دستشان میدادند هم فایدهای نداشت، چون نمیتوانستند بخوانند. به علاوه هنر بازیگر این بود که بتواند شعرها را از بر بخواند. راه چاره این بود که عدهای خواجه سیاه و سفید و پیر و جوان که خطری برای زنها نداشت و سواد داشتند، به خانه معین البکاء میرفتند و از روی نسخهها شعرها را میخواندند و حفظ میکردند.
روضهخوانی زنانبعد وردستهای معین البکاء، آهنگها را هم به آنها یاد میدادند که مثلاً «مخالف خوان» چطور یا فرشتههای آسمانی که به زمین میآیند چه سرودی بخوانند. همین که خواجهها کاملاً آزموده میشدند به اندرونها و حرمسراها میآمدند و زنان و دختران پیر و جوان روضهخوان را جمع میکردند. این دسته از زنها را باعنوان «ملا» صدا میکردند؛ مثلاً «ملا مریم خانم» یا «آخوند ملاهاجر خانم» کلمهآخوند عنوان سردسته روضهخوانهای زنانه بود. در هر صورت، خواجهها آنچه را که از شعر و آهنگ یاد گرفته بودند، به زنان و دختران تعزیهخوان شفاها یاد میدادند. برای تعزیه زنان یک دسته موزیک هم تهیه کرده بودند که تمام افراد آن خواجهها بودند. طبل و شیپور و سنج و قرهنی و... داشتند که تنها خواجهها به کار میانداختند. گاه میشد که تعزیهخوانهای زنانه باید کلاهخود و شمشیر داشته باشند و سوار بر اسب هم بشوند! آماده کردن اسبهای رام برای سواری زنان بازیگراز مدتی پیش اسبهای کوچک رام را، که «تانو»میخواندند، برای سواری زنان تعزیهخوان انتخاب میکردند. یک خواجه افسار تانو را میگرفت و خواجه دیگر هم در رکاب زن تعزیهخوان حرکت میکرد. میان این گروه زنها و خواجهها، فقط یک مرد دیده میشد که از هر دو چشم نابینا بود. این مرد صدای خوبی داشت و کمانچه میزد و به اسم«ندمن کور» مشهور بود. اگر در تعزیهای کمانچه کش لازم داشتند، ندمن کور را باکمانچهاش روی صحنه میآوردند.
عروسیهای تاریخی به روایت تعزیههای زنانهالبته بیشتر تعزیههای زنانه مربوط به وقایعی بود که جنبه زنانه و تفریحی داشت؛ مثل «عروسی بلقیس و سلیمان» یا «یوسف و زلیخا» یا «عروسی رفتن حضرت فاطمه(س)» که این نمایش آخری خیلی طرفدار داشت و گاه میشد که خانمها از شهرهای دور دست به زحمت زیاد به تهران میآمدند تا این نمایش را که تمام نمایشگران آن زنان بودند، تماشا کنند. اما باشکوهترین آن برگزاری تعزیه شب عاشورا بود که صدای ناله و فریاد زنان را از مظلومیت شهدای کربلا در جمعی زنانه به آسمان میبرد. «مادام دلازا» و «لیدی شل» و خانمهای بازیگردر واقع هنر زنهای تعزیهخوان در این بود که با نداشتن سواد، شعرها را بدون غلط و با آهنگ مناسب میخواندند. یکی از زنان فرنگی به قول مونس الدوله به نام «مادام دلازا» و همچنین«لیدی شل» زن وزیر مختار انگلیس، که صد و چهل سال پیش در ایران بودند، کتابهایی درباره تعزیه زنان ایران نوشتهاند و خودشان هم در این تعزیهخوانیها حضور داشتند. لیدی شل درباره این تعزیهها میگوید: «اگر چه آهنگ و موزیکهای این شبیهخوانی به گوش ما فرنگیان مطبوع نمیآمد، اما به قدری این زنهای هنرپیشه خوب بازی میکردند که اگر آن را تکمیل میکردند، یک نوع اپرای جالبی به وجود میآورد که از هر جهت ارزش هنری داشت.» دختر فتحعلیشاه کارگردان تعزیهخوان زنانهجالب است بدانیم که سردسته و کارگردان تعزیهخوان زنانه یکی از دخترهای فتحعلیشاه بود که تا اواسط سلطنت ناصرالدین شاه زنده بود و خیلی هم با سواد و کتابخوان بود. ندیمه ناصرالدین شاه از این زن برایمان اینطور نوشته است: «این شاهزاده خانم موقعی که برای کارگردانی روی سن میآمد، به رسم آن زمان دامن کوتاه چینداری که تا روی زانو میآمد به پا میکرد. «ارخالق» ترمه یا اطلس میپوشید و چادر نماز بلندی به سرش میانداخت و «کفش ساغری» زنانه به جای «پان توفل»های امروزی در پا داشت و یک عصای آبنوس کوتاه مرصع هم دست میگرفت و با آن عصای آبنوس به دسته موزیک و هنرپیشگان فرمان میداد». برگزاری تعزیهها در اندرونی و خانههای اشرافالبته این نوع تعزیهخوانی زنانه، تنها در اندرون شاهی و خانوادههای اعیان و اشراف و شاهزادگان درجه اول انجام میگرفت. برای مثال در خانههای خانمهایی چون «ماه تابان خانم» دختر فتحعلیشاه که لقبش «قمرالسلطنه» بود، زمانی که این زن همسر «میرزا حسنخان سپهسالار» شد، در خانهای که در حال حاضر مجلس شورای ملی قدیم است و آن روزها خانه سپه سالار بود، سالی ده بار تعزیه زنانه به مناسبتهای مختلف برگزار میشد. از دیگر جاهایی که تعزیه زنانه برگزار میشد«عمارت منیریه» یا منزل «منیرالسلطنه» زن ناصرالدین شاه و مادر «کامران میرزا نایب السلطنه» بود. باشکوهترین تعزیه زنانه در شب عاشورامونس الدوله از مهمترین تعزیهای که در ماه محرم برگزار میشد برایمان تعریف کرده است: «اما مهمتر از همه، تعزیه زنانهای بود که در اندرون شاهی میخواندند و شب عاشورا همان شاهزاده خانم، دختر فتحعلیشاه، با سر و پای برهنه جلو میافتاد و یک کیسه پر از کاه دست میگرفت و با صدای رسایی نوحه میخواند و کاه میافشاند و زنهای اندرونی، از خانم و کلفت و سیاه و سفید، سر و پای برهنه دنبال این شاهزاده خانم حرکت میکردند و سینه میزدند و اشک میریختند و به این ترتیب به «اتاق موزه» میرفتند و علم جواهر نشانی را که مشهور به «علم شاه» بود. از اتاق موزه به «حیاط تخت مرمر» میآوردند و میگرداندند و دوباره به اتاق موزه میبردند. البته در تمام این مراسم حتی یک پسربچه ده ساله هم پیدا نمیشد و فقط زنان و خواجهها در این مجلسها راه داشتند».
نذر چهل شمع پای منبر تا پختن حلوا!در کنار برپایی مراسم این چنینی، هر کدام از زنان آن روزگار متأسفانه از روی سادگی و بیسوادی باورهایی خرافه در ذهنشان شکل گرفته بود که میتوان به نمونههایی از آنکه مونسالدوله در کتاب خاطراتش روایت کرده است، اشاره کرد از روشن کردن چهل شمع پای چهل منبر تا پختن حلوای نذری زیر اتاقکی چوبی به نام «نخل» که در بیشتر محلات برپا میکردند تا جایی که خانمی که نذر داشت چند تا کلفت و کنیز و خواجه، به همراه ماهی تابه و دبه روغن و کیسه آرد و مقداری چوب سفید برمیداشتند و میرفتند زیر نخل و با آن وسایل، حلوا میپختند و همانجا میان مردم تقسیم میکردند. سقاهای کوچک با نانی در دستمونسالدوله از دیگر نذرهای زنان آن روزگار برایمان گفته است از اینکه بعضی خانمها نذر میکردند، اگر پسر بزایند، اسمش را عباس بگذارند و سقای حضرت عباس(ع) شود. این سقاهای کوچک را در ماه محرم به جای اینکه سیاه بپوشند لباس سفید بر تن میکردند و نذرشان هم دادن نان و ماست به مردم بود. به این صورت که روز عاشورا چند تغار همان کاسههای بزرگ امروزی ماست میخریدند و با نان سنگک به مردم فقیر میدادند. جعفر شهری و روایت محرمجعفر شهری هم در کتاب «تهران قدیم» خود از این نذرها بسیار گفته است: «این نیز نذرهایی بود که مردم برای این دو ماه جهت خود و فرزندان و رفع گرفتاریها در نظر میگرفتند: آب دادن، شربت دادن، سقایی، دادن نان و ماست، انواع آشها مانند آش کشک، آش شلهقلمکار، شیر برنج، آش امام زینالعابدین، مخصوصاً آش ابودردا که مصالح آن را گدایی میکردند. خرما، حلوا، شکر پنیر، اگر فصل میوه بود انجیر، انواع چلو و... . کاه پاشیدن به سر دستهها و در اختیار گذاردن، عربی پوشیدن و به اطفال خود پوشاندن، سراپا سیه پوشیدن، روزه گرفتن چنانچه گفته شده سر برهنه، پا پرهنه راه رفتن، سینه زدن، زنجیر زدن و... .» برپایی سقاخانههایی با عطر گلاب رسم دیگری در زمان ما هم هنوز ماندگار است و زیبا، آب دادن به مردم به یاد شهید تشنه لب کربلا بود. به این صورت که از روز اول ماه سقاخانههایی برپا میشد که در آنها آب و یخ و گلاب و در بعضی شربت قند و بیدمشک و امثال آن ریخته میشد با این ذکر بر لب: «آبی بنوش و لعنت حق بر یزید کن، جان را فدای مرقد شاه شهید کن»و همچنین در بعد از نماز صبح در بیشتر خانهها و روضهخانهها از مردم با نان روغنی و پنیر و خرما پذیرایی میکردند و در بعضی از آنها نیز ظهر و شب ناهار و شام میدادند. اهدای لباس سیاه به فقرادر واقع در تهران قدیم هم مانند امروز دادن نذری یکی از رسوم قدیمی محرم بود. حتی کسانی که توانایی اطعام نداشتند، با ریختن مشتی برنج در پلوی نذری یا تکه گوشتی در خورش، در نذر شریک میشدند. حتی پخش لباس سیاه بین فقرایی که توانایی تهیه لباس عزا را نداشتند نیز یکی دیگر از نذرهای رایج در تهران قدیم بود که بین فقرا و بیپناه ماندهها تقسیم میشد. فقیر و ثروتمند زیر یک علم!در واقع ماه محرم برای همه پر از برکت بود و مهربانی، بین فقیر و غنی فرقی نبود تمام مردم در کنار یکدیگر سیاه پوش بودند و عزادار، در کتاب «تهران قدیم» جعفر شهری به این نکته خوب اشاره کرده است: «از روز اول ماه، شهر یکپارچه اندوه و ماتم شده پیر و برنا به کار و امور روضه و دسته و تعزیه و سینهزنی و مانند آن پرداخته، مردها به کار تشکیل و زنها به روضهخانهها روی میآوردند . اگر کسی در خانهای میماند دخالت نکرده بود مگر عجزه و بیماران و بستریها و از پا افتادههایی بودند که توان و قدرت از ایشان سلب شده بود».
:: موضوعات مرتبط:
فرهنگی ,
اجتماعی ,
مذهبی ,
,
:: برچسبها:
تعزیه زنان ، دختر فتحعلی شاه ، ماه محرم ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : وثوقی
تاریخ : یک شنبه 3 آبان 1394
|
|
بوی سیب و حرم حبیب و حسین غریب و کرب و بلا». این نوحه مشهور و محبوب را در سالهای اخیر بارها شنیده ایم. اما بوی سیب چه ارتباطی با حرم امام حسین(ع) دارد؟ آیا درست است که می گویند از قتلگاه و ضریح مطهر امام حسین(ع) می شود عطر سیب استشمام کرد؟
نگاهی به منابع روایی و کتابهای معتبر شیعی، راز بوی سیب را این طور می گشاید:
در کتاب شریف «بحارالانوار» جلد ۴۳ ، صفحه ۲۸۹ ماجرای عطر سیب به نقل از «حسن بصری» و «ام سلمه» این طور آمده است :«حسنین وارد شدند بر رسول خدا، و جبرئیل در نزد آن حضرت بود. پس ایشان در اطراف او گردیدند، به گمان این که دحیهی کلبی است. جبرئیل، دست خود را حرکت داد، مانند کسی که از کسی چیزی بگیرد. پس سیبی و بهی و اناری آورد و به ایشان داد. روی ایشان از خوشحالی برافروخت و دویدند به نزد جد خود. حضرت از ایشان گرفت و بویید و فرمود: بروید نزد پدر و مادر خود. پس رفتند و هیچ یک از آن نخوردند تا این که پیغمبر به نزد ایشان رفت و همه با هم خوردند، و هر چند از آن میخوردند، به حال خود عود مینمود (بازمیگشت) و به همین حالت بود، تا زمانی که حضرت فاطمه علیهاالسلام وفات نمود. حسین علیهالسلام فرمود: که انار، مفقود شد، و چون امیرالمؤمنین علیهالسلام شهید گشت، به، مفقود شد، و سیب به حال خود بود، تا وقتی که آب را به روی ما بستند. پس چون تشنگی بر ما غالب میشد، آن را بو میکردم، اندکی تشنگی من ساکن میشد. عاقبت، چون تشنگی من به نهایت رسید، دندان بر آن فشردم و یقین به هلاک نمودم. حضرت سجاد علیهالسلام میفرماید که این سخن را از پدر بزرگوارم شنیدم یک ساعت قبل از شهادتش، و چون شهید گردید، بوی سیب از محل شهادتش استشمام میشد، ولی خودش را نیافتند، و این رایحه، در آن محل باقی است، و هر کس از زواربخواهد استشمام رایحهی آن را نماید، در وقت سحر، به زیارت رود که اگر از مخلصین باشد، آن را استشمام خواهد نمود.»
مشابه این داستان را هم «ابن شهر آشوب» در کتاب «مناقب» جلد ۳ ، صفحه ۳۹۱ .بیان کرده است. ماجرای عطر سیب در کتاب منتهی الآمال نیز آمده است
:: موضوعات مرتبط:
فرهنگی ,
اجتماعی ,
مذهبی ,
,
:: برچسبها:
عطر- سیب- حرم امام حسین ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : وثوقی
تاریخ : چهار شنبه 29 مهر 1394
|
|
می دانم حسین اوراق چی در خواب چه دید که امروز 38 سال است که نام حاج حسین هدیه لو در بازار تولید کنندگان اثباب و لوازم هیئت های عزاداری ماندگار شده است ولی خود می گوید: هر چه دارم از امام حسین(ع) است. صدای اذان ظهر در خیابان شهید عابدینی منطقه 20 تهران به گوش می رسد. آستینهایش را بالا زده تا خود را برای نماز ظهر تطهیر کند. حاج حسین را می گویم. همان پیرمرد 60 ساله که 37 سال است علم و کتل و طبل و زنجیر می سازد و در مغازه کوچکش مقابل برج سلجوقی (طغرل) اثباب و لوازم هیئتهای سید الشهدا را جف و جور می کند.
پیرمرد رغبتی برای مصاحبه نداشت و با هر زحمتی بود سر صحبت را باز کردیم. نامش محمد حسین هدیه لو است و می گوید 60 سال دارد. شغلش ساخت تجهیزات و لوازم عزاداری برای هیئتهای مذهبی است. از طبل و سنج و علم گرفته تا زنجیر و دوخت پرچم. خلاصه در این مغازه کوچک کربلایی پنهان است.
از حاج حسین در مورد ورودش به این شغل سوال کردم و گفت: همه چیز از یک خواب شروع شد. ولی این خواب را برای کسی بازگو نکردم و نخواهم کرد. چشمانش پر از اشک شده بود و می گفت: بعد از آن خواب آمدم و این مغازه را علم کردم و شدم نوکر نوکرهای امام حسین(ع) و تمام زندگی ام تغییر کرد.
می گفت: قبلا اوراق چی بودم و وضع مالی ام خوب بود ولی امروز از درون ثروتمند شدم و این ثروت درونی از برکات ائمه اطهار است.
پیرمرد دستانش پینه بسته بود و آرام و قرار نداشت. مشتری ها اغلب جوانان بودند و می آمدند و می رفتند. می گفت: در این شغل معجزه ها دیدم. جوانانی که ظاهرشان اصلا به مسلمانی نمی ماند ولی برای سید الشهدا هزینه کرده و اشک میریزند. بعد نگاهی به من کرد و گفت: اگر حضرت زهرا (س) به کسی اجازه دهد او می تواند در عزاداری امام حسین (ع) شرکت کند و قدمی در این راه بردارد. او صاحب همه مراسم و هیات هاست و دعوت هر شخص به عهده اوست.
حسین اوراق چی به نام حاج حسین هدیه لو امروز آوازه اش در بسیاری از شهرری و تهران تا استانهای سراسر کشور پیچیده است. او امروز یکی از بزرگترین پیشکسوتان ساخت علم و تیغه و اثباب عزاداری سیدالشهدا است. هر چند دیگر توان جوانی را ندارد ولی می گوید: تا زنده ام برای خاندان اهل بیت نوکری می کنم.
از حاج حسین هدیه لو سوال کردم در شغل شما چینی ها هم ورود کرده اند؟ پاسخی به من داد که از سوال کردنم پشیمان شدم. گفت: کل یوم عاشورا کل عرض کربلا. حسین برای تمام جهان است. آن چینی که طبل حسین می سازد و پرچم حسین می دوزد هر چند نداند چه ساخته است ولی از برکت وجود حسین بهره می برد. حسین برای همه است و هر کس قدمی برایش بردارد عاقبت به خیر می شود.
حاج حسین دیگر داشت برای نماز آماده می شد. سوال کردم خودتان هم هیئت دارید؟ گفت: هیئت من جایی است که بچه ها باشند. من همیشه در هیئت کودکان حضور دارم. گفتگوی ما هر چند کوتاه بود ولی آشنایی با مردی مانند حاج حسین گران بها و با ارزش بود.
:: موضوعات مرتبط:
فرهنگی ,
اجتماعی ,
مذهبی ,
,
:: برچسبها:
نوکری -امام حسین(ع) - خواب+عکس ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : وثوقی
تاریخ : چهار شنبه 29 مهر 1394
|
|
در نحوه مرگ یزید چند روایت متفاوت وجود دارد:
روایت اول – سیدبن طاووس در لهوف می گوید:
یزید روزی با اصحابش به قصد شکار به صحرا رفت. به اندازه دو یا سه روز از شهر شام دور شد، ناگاه آهویی ظاهر شد یزید به اصحابش گفت: خودم به تنهایی در صید این آهو اقدام میکنم کسی با من نیاید. آهو او را از این وادی به وادی دیگر میبرد. نوکرانش هر چه در پی او گشتند اثری نیافتند.
یزید در صحرا به صحرانشینی برخورد کرد که از چاه آب میکشید. مقداری آب به یزید داد ولی بر او تعظیم و سلامی نکرد.
یزید گفت: اگر بدانی که من کیستم بیشتر من را احترام میکنی! آن اعرابی گفت ای برادر تو کیستی؟ گفت: من امیرالمومنین یزید پسر معاویه هستم. اعرابی گفت: سوگند به خدا، تو قاتل حسین بن علی(علیهماالسلام) هستی ای دشمن خدا و رسول خدا.
اعرابی خشمگین شد و شمشیر یزید را گرفت كه بر سر یزید بزند، اما شمشیر به سر اسب خورد، اسب در اثر شدت ضربه فرار کرد و یزید از پشت اسب آویزان شد. اسب سرعت میگرفت و یزید را بر زمین میکشید، آنقدر او را بر زمین کشید که او قطعه قطعه شد. اصحاب یزید در پی او آمدند، اثری از او نیافتند، تا این که به اسب او رسیدند فقط ساق پای یزید روی رکاب آویزان بود.
روایت دوم – شيخ صدوق ميفرمايد: يزيد شب با حال مستي خوابيد و صبح مرده او را يافتند در حالي که بدن او تغيير کرده،مثل آنکه قير ماليده باشند.بدن نحسش را در باب الصغير دمشق دفن کردند.
روایت سوم – هبي از محمد بن احمد بن مسمع نقل ميکند که گفت: يزيد مست کرد و بلند شد که بر قصد. اما با سر بر زمين خورد که سرش شکافت و مغزش آشکار شد.
بلاذري در انساب الاشراف مينويسد: پيري از شاميان به من گفت: علت مرگ يزيد اين بود که او در حالت مستي بوزينه اش را بر الاغ سوار کرد. سپس به دنبال او آن گونه دويد که گردنش شکست، يا چيزي در درونش [ احتمالا زهره اش] پاره گرديد.
روایت چهارم – در “الکامل فی التاریخ” آمده است : یزید بن معاویه در پانزدهم ربیع الاول سال ۶۴ قمری در اطراف دمشق به علت برخورد پارهسنگی که از منجنیقی پرتاب شدهبود و به یک طرف صورت وی برخورد کرده بود به بیماریای مبتلا شد و این بیماری مرگ وی را به همراه داشت. پس از آن، وی در قبرستان باب الصغیر که در حوالی همان شهر است دفن گردید.
:: موضوعات مرتبط:
فرهنگی ,
اجتماعی ,
مذهبی ,
,
:: برچسبها:
یزید -ملعون ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : وثوقی
تاریخ : چهار شنبه 29 مهر 1394
|
|
از چند روز مانده به ماه محرم، ماه پیروزی خون بر شمشیر، همه در تدارک آفرینش جدیدی هستند. آفرینشی از نوع تغییر حال و هوای درونی و بیرونی خود و دیگران. هنرمندان هم از این قافله دور نماندهاند.
این روزها شهر رنگ و بوی حسینی به خود گرفته است. جای جای در و دیوارهای پایتخت و کشورمان پرشده از پرچمهای سیاه و سرخ عزاداری سالار شهیدان.
محلههای شهر، از هر منطقه و با هر مرام و مسلکی هریک به شکلی ارادت خود را به صاحب این روزها و شب ها نشان می دهند. از چند روز مانده به آغاز محرم و به تبع آن ماه صفر، همه مردم از کوچک و بزرگ و فقیر و غنی در یک چیز با هم یکی می شوند و آن ابراز علاقه و ارادت به شهیدان قافله کربلاست.
روزهای باقی مانده به محرم، روزهای آمادگی برای آفرینش است. آفرینشی که رنگ و بوی تغییر روحی و درونی دارد. در این میان اما هنرمندان هم از قافله عقب نماندهاند و هر یک سعی دارند به نوعی با هنر خود، سهمی در تغییر حال و هوای معنوی خود و دیگران داشته باشند.
در ادامه میتوانید برخی از طرحهای گرافیگی و پوسترهای ماه محرم را ببینید:
:: موضوعات مرتبط:
فرهنگی ,
اجتماعی ,
مذهبی ,
,
:: برچسبها:
پوستر، رنگ، بو، عزا ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : وثوقی
تاریخ : یک شنبه 26 مهر 1394
|
|
|
|
|
|
|