آن موقع که صدام خیلی شهرها را موشک باران میکرد، حسن نامه ای به او نوشت :
اگر جناب صدام حسین ژنرال است و فنون نظامی را خوب می داند و نظریه پرداز جنگی است، پس به راحتی می تواند در دشت عباس با من و دوستان جنگ آورم ملاقات کند و با هر شیوه ای که می پسندد بجنگد، نه اینکه با بمب افکن های اهدایی شوروی محله های مسکونی و بی دفاع را بمب باران کند و مردم را به خاک و خون بکشد.
در جواب نامه حسن، صدام، ژنرال قادر عبدالحمید را با گروه ویژه اش به دشت عباس فرستاد تا عبدالحمید به حسن یک جنگ تخصصی را نشان بدهد !!
سال ها قبل در اسکاتلند حسن، عبدالحمید و گروهش را در مسابقه کوهنوردی ارتش های منتخب جهان دیده بود، آنجا گروه او اول شد و عراقی ها هفتم شدند. حالا در میدان جنگ حقیقی، حسن دوباره مقابل ژنرال قادر عبدالحمید قرار گرفت و بعد از یک درگیری سنگین و نفسگیر لشکرش را در هم کوبید و خودش را اسیر کرد.
مهرماه سال ۶۴ خبر شهادت حسن از رادیو عراق با شادی و مارش پیروزی پخش شد.
یاد و خاطره این شهید بزرگ همواره گرامی باد …
برگی زرین از زندگی سرلشگر شهید حسن آبشناسان فرمانده نیروهای ویژه هوابرد ارتش جمهوری اسلامی ایران